خواب خرگوشی و خوابزدگی روابط عمومیها
ویروس کهنهای به نام بیاطلاعی و خود را به بیاطلاعی زدن که سالها است در دل روابط عمومیهای استان لانه کرده، انگار بهانه خوبی برای آنها است تا در مواقع لزوم! حسابی خبرنگاران را دور بزنند.
فلسفه راهاندازی روابط عمومی در هر سازمان و ادارهای از آنجاست که مردم برای رسیدگی به امورات خود نیازمند یک پل ارتباطی هستند، این راه دسترسی آسان به مدیریت ارشد در هر سازمانی اگر از طریق روابط عمومی باشد به بهترین شکل ممکن انجام خواهد شد.
با این موضوع موافقیم که هنوز همه اقشار جامعه از اهمیت روابط عمومی در ادارات و سازمانها اطلاع کافی ندارند، دلیل این مهم، عملکرد خودِ روابط عمومیها و شاید دستکم گرفتن خودشان است.
چند سالی است که شورای روابط عمومیها با هدف آشنا کردن روابط عمومیها به وظایف خود و وسعتبخشیدن به کارها ضمن انجام فعالیتهای روتین مانند نصب بنر و مشایعت مدیر در تمامی برنامهها، راهاندازی شده است.
هر از چندگاهی نیز شاهد جلساتی از سوی شورای روابط عمومیها در سطح استان و شهرستان هستیم که بعضا خبرنگاران را نیز به این مراسم دعوت میکنند تا ضمن پوشش خبری، روابط عمومیها را نیز با آنها آشنا کنند.
جالب است که در هر برنامهای که به نام روابط عمومی برگزار میشود و خبرنگاران نیز حضور دارند؛ هر بار روابط عمومیهای جدیدی را میبینیم که البته این موضوع در بین شهرستانها رایجتر است.
برخی از روابط عمومیهای شهرستانی که ریاست آن شورا به عهده آنها است، نه تنها حتی یک خط خبر نوشتن هم بلد نیستند و هیچ برنامه ای برای شورای روابط عمومی ندارند بلکه در همکاری با خبرنگاران نیز یا کوتاهی میکنند یا گزینشی عمل میکنند.
باید بگوئیم که هنوز روابط عمومیها به جایگاه اصیل خود واقف نیستند و اگر قرار باشد با شرایط فعلی کار کنند، همان بهتر که به فعالیتهای روزمره خود از قبیل نصب بنر و پارچه و آماده کردن اداره برای اعیاد و مراسمهای ملی و مذهبی بپردازند و خود را از دنیای اطلاعات و همکاری با رسانهها و مردم، معاف بدارند.
عملکرد روابط عمومی ها نشان داده که آنها بیشتر از اینکه روابط عمومی باشند؛ در جایگاه روابط خصوصی هستند و با مردمان خاص از هر قشری که باب میل آنها باشد رفتار می کنند.
البته در این بین، روابطعمومیهای موفق هم داریم ولی تعدادشان از عدد انگشتان دست فراتر نمیرود و به همین خاطر نمیتوانیم بگوییم همه روابط عمومیها کار خود را خوب بلدند! زیرا قریب به اتفاق آنها کاربلد و کاردان نیستند.
از آنجا که گلآلود بودن مسیر آب رودخانه به دلیل ایجاد نقص از سرچشمه و مناطق بالادست است؛ بنابراین این ضعفها را باید متوجه روابط عمومی ارشد استان یعنی مدیرکل روابط عمومی و اموربینالملل استانداری مازندران بدانیم.
اتاق عریض و طویل روابط عمومی استانداری مازندران با افرادی که نامشان کارشناس است، بیش از آنکه به اتاق فعالیتهای خبری و اطلاعرسانی شبیه باشد، به یک محیط کسالتآور و بیرمق میماند که هیچ احساس پویایی در آن دیده نمیشود.
هر وقت که سری به این اتاق میزنیم یا درش تخته است که البته با یک هل دادن معمولی میتوانیم آن را باز کنیم! و یا یکی دو نفر پشت سیستم نشستهاند و دارند به وبلاگهای شخصی و حسابهای بانکی خود سرک میکشند و میگویند سرشان شلوغ است و کارهای مهمی دارند، خیلی کم پیش میآید که در حال تنظیم و نوشتن خبر باشند زیرا معمولاً خبرنگارانی هستند که اخبار را آماده در اختیارشان قرار دهند و از آن طرف دریافت میکنند حقالزحمههای معنوی؟!
همینها است که به قول خودشان یکهو متوجه میشوند فلان سفیر و وزیر وارد مازندران شده است و آنها در خواب خرگوشی بودند.
گاهی وقتها هم چون کارهای شخصیشان از حد معمول فراتر میرود و باید جواب جامعه هدف! را بدهند، یادشان میرود که رسانهها را در جریان بگذارند؛ اظهار بیاطلاعی میکنند تا خبرنگاران را قانع کنند.
دلیل این قبیل رفتارها را میتوان در چند چیز خلاصه کرد؛ یکی اینکه آنها تعهد کاری ندارند و فقط منتظر سر برج هستند! یا اینکه توقع بیش از اندازه از رسانهها دارند، همچنین روابط عمومی استانداری میخواهد خودش نخستین خبر را روی خروجی بفرستد تا رسانهها از آن برداشت کنند و از آن طرف روابط عمومی برتر باشد!
در نگاهی دیگر شاید به دلیل عدم تعامل سازنده با سازمانهای دیگر در هماهنگی برای تامین وسیله ایاب و ذهاب با مشکل مواجه باشد، یا اینکه رسانهها را مزاحم، دشمن و در برابر خود میدانند نه در کنار خود، چهارم اینکه شاید به زعم خود، آن خبر را یک خبر سازمانی میدانند که فقط باید روی خروجی سایت آنها بدرخشد!
از مدیرکل و اموربینالملل استانداری مازندران در دولت تدبیر و امید انتظار میرود که ساماندهی وضعیت روابط عمومیهای استان و تعامل با رسانهها را ابتدا از اتاق خود شروع کند و نسبت به فعالیت همکاران خود با حساسیت بالایی رفتار نماید تا سرچشمه رودخانه روان اطلاعات و اخبار، روشن و پاک باشد.
ساماندهی شورای روابط عمومیها به خوبی انجام بگیرد و دارای اعضای ثابت باشند نه اینکه در هر جلسهای، فرد جدیدی به عنوان روابط عمومی معرفی شود و حتی نداند موضوع جلسات قبلی چه بوده و اصلا برای چه دعوت شده است.
افرادی که ریاست شورای روابط عمومی در هر شهرستانی را به عهده دارند باید افرادی باشند که وابستگی فکری و جناحی به شخص یا گروهی نداشته باشند و اگر هم دارند این موضوع به گزینش خبرنگاران منجر نشود، متاسفانه این معضل بزرگ تقریبا در همه شوراهای روابط عمومی وجود دارد که نه تنها موجبات گلایهمندی خبرنگاران را فراهم کرده بلکه ناراحتی و نگرانی اعضای شورای روابط عمومی را نیز به دنبال داشته است.
برخی از روابط عمومیها غیر از اینکه نحوه برقراری ارتباط با رسانهها را بلد نیستند و حتی فرق خبرگزاری و پایگاه خبری و وبلاگ را با روزنامه و هفتهنامه و صدا و سیما نمیدانند بلکه از داشتن یک خط تلفن و اینترنت بیبهرهاند و مایه تاسف است که برخی روابط عمومیها در برخی شهرها حتی کار کردن با رایانه را نمیدانند و فقط نشریات و صدا و سیما را میشناسند!
روابط عمومیها باید از آخرین تحولات و برنامههای حوزه فعالیت خود بااطلاع باشند، جای تاسف است که روابط عمومی استانداری مازندران به خبرنگاران بگوید که از آمدن یک سفیر یا وزیر بیاطلاع است و یا این خبر را دیر فهمیده است، بنابراین به جای تلاش برای دور زدن خبرنگاران و طفره رفتن از سهلانگاری خود، بهتر است ضمن قبول اشتباهات و عذرخواهی کردن، به تکرار مکررات نپردازند.
همواره روابط عمومیها به عنوان چشم و گوش هر سازمان قلمداد میشوند اما انتظار میرود که چشم و گوش خود را به روی حقیقت نبندند، همه را به یک چشم ببینند و گوششان نیز متوجه حرفهای همگان باشد، به طوریکه اگر روابط عمومی یک سازمان و ادارهای لب به سخن گشود، سخنانش مایه خرسندی موافقان باشد و مخالفان نیز قانع شوند.
ضمن اینکه فعالان عرصه خبر که سفیران آگاهی بخشی به جامعه هستند، باید نسبت به رفتار و کردار خود آگاه باشند و با دید طلبکارانه به دیگران نگاه نکنند، اما از روابط عمومیها نیز انتظار میرود که بیش از پیش به اهمیت کار خود واقف بوده و به معنای واقعی در تعامل با همه خبرنگاران با هر فکر و جناح، به عنوان پل ارتباطی باشند.
بیتردید همکاری روابط عمومیها و رسانهها میتواند به حل معضلات و مشکلات جامعه بیانجامد و اگر کسی بخواهد در این عرصه قدم بگذارد تا با سهلانگاریها و حب و بغضهای شخصی خود، فاصلهای بین این دو قشر پرتلاش ایجاد کند، بهتر است از راهی که آمده بازگردد.بصیرانلاین