رمزی که تسبیحات حضرت زهرا(س) برای شیعه آشکار می‌کند

image_pdfimage_print


همزمان با فرارسیدن ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا ـ سلام‌الله علیها ـ حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در مسجد دانشگاه تهران ‌سخنرانی کرد.‌

حجت الاسلام پناهیان در این سخنرانی گفت: در مجلس عزا ارتباط روحی عمیق و عمیق‌تری با ذات مقدس اهل بیت، به ویژه فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ پیدا می‌‌کنیم. ایشان یک شهید هستند، زنده هستند، یک انسان دلسوز و فرا انسان هستند و نسبت به ما عاطفه دارند. ما را می‌ شناسند و توسل به وجود مقدس ایشان، طبیعتا آثار وضعی و ‌تربیتی فراوانی در زندگی ما دارد. باید وقت ‌بگذاریم برای عزاداری، وقت بگذاریم برای توسل، خیلی مختصر یک مطلب برای دوستان عرض کنم: شما درباره تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س) حتماً داستانش را شنیده‌اید؛ حضرت از کار در خانه خسته بودند، دست‌هایشان، قدم‌های نازنین و مبارکشان، وجودشان، بچه‌داری خیلی وجود نازنین ایشان را خسته کرده بود. رفتند نزد پیامبرگرامی‌ اسلام‌ برای اینکه راهی بیابند. طبیعتاً این راه باید با اضافه شدن یا گرفتن یک خدمتکار هموار می‌‌شد؛ راهی که حضرت زهرا آنقدر در مضیقه قرار نگیرند.

رمزی که تسبیحات حضرت زهرا(س) برای شیعه آشکار می‌کند

هیچ‌کس مانند پیامبراکرم فاطمه زهرا (س) را دوست ندارد، دلسوزشان نیست. هیچ کس نزد پیامبر اکرم به اندازه حضرت زهرا عزیز نیست. هیچ‌کس مانند حضرت زهرا (س) از وقتشان نمی‌‌توانند استفاده کنند. اوست که می‌‌تواند از وقتش در عبادت، در امور معرفتی، در بسیاری از کارهای مفیدی که ما تصور کنیم، صرف کند؛ اما کار بچه‌داری، کار گندم آسیاب کردن، کار نان پختن، کار سنگینی بود.

رسول گرامی‌ اسلام در مقابل خستگی حضرت زهرا از این همه کار، که به واقع، بریده بودند ـ به تعبیر من که البته تعبیر نارسایی است ـ چه فرمودند؟ حضرت به ایشان فرمودند: «من برای رفع خستگی تو، ذکری‌ را پیشنهاد می‌دهم؛ این ذکر را قرائت کن‌» در برخی روایات قبل از خواب و در برخی روایات بعد از نماز یومیه.

این ذکر شد ۳۴ مرتبه الله اکبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله، ۳۳ مرتبه سبحان الله این یک حادثه کوچک است. نتیجه‌اش هم یک ذکر بزرگ شد. اما یک قاعده بسیار رمز‌آلود را پرده‌برداری می‌کند: ما نباید همیشه شرایطمان را تغییر دهیم؛ گاهی خودمان را نیز باید تغییر دهیم.

این یک سخن حکمت‌آمیز است که بر سر زبان‌ها جاری است؛ در این پیامک‌های حکیمانه می‌بینید. یک مقدار عمیق‌ترِ این حرف این است که «اگه ما بناست سختی‌ها را تغییر دهیم، پس این سختی‌ها چرا برای ما پیش آمدند؟» به طور مطلق نمی‌گویم ما سختی‌ها را آسان نکنیم؛ نه! برخی سختی‌های نابجا باید آسان شود، ولی شما خبر دارید که ما بعضی از سختی‌ها را‌ نابجا تغییر می‌دهیم.

بشر خیلی از سختی‌ها را تغییر داده و اشتباه کرده که تغییر داده. بعدا متوجه شده که «من اشتباه کردم»؛ یعنی سختی‌ها را برطرف کردن، همیشه حسن نیست، نه از نظر مادی و نه از نظر معنوی. ضررهای دیگری ایجاد می‌شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo