«عقلانیتِ فرهنگی» و «اعتدالِ فرهنگی»‌

image_pdfimage_print
«عقلانیتِ فرهنگی» و «اعتدالِ فرهنگی»‌
 مهرداد ابراهیمی

کیا پرسebrahimi: مهرداد ابراهیمی مدرس دانشگاه – همه ما از تحول و دگرگونی فرهنگی، به سوی رشد و کمال، به نیکی یاد می‌کنیم و آن را تنها وسیله نجات جامعه می‌دانیم؛ به ویژه در بحران‌های اجتماعی و ناهنجاری‌هایی که به دست خود بوجود می‌آوریم و یا از بیرون تحمیل می‌شود، رشد فرهنگی را عامل اصلی رهایی از این بحران‌ها و ناهنجاری‌ها تلقی می‌کنیم.

حقیقت نیز همین است. سواد بالا، آگاهی بیشتر، مطالعه فراوان، آفرینش آثار ادبی و هنری ، نیازهای معنوی جامعه را سیراب می‌کند، و جامعه تعادل می‌یابد. این نتیجه، آرزویی است که هر جامعه‌ای برای رسیدن به آن تلاش می‌کند. سال‌هاست – حداقل پس از پایان جنگ – این نسخه شفابخش از طرف مسئولان پیچیده می‌شود و در برههء کنونی که نسلی نو با خواست‌های تازه ظهور یافته با تأکید بیشتری به آن سفارش می‌گردد .

اما عدهای بر این باورند که جامعه ما برای رسیدن به این آرزو کمتر سرمایه‌گذاری کرده است. ممکن است گفته شود این سرمایه‌گذاری‌ها کلان نبوده، درست هزینه نشده یا سوخت رفته، اما با نگاهی به بودجه‌های فرهنگی که در بدنه سازمانی‌هایی چون آموزش و پرورش، آموزش عالی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، بسیج، سازمان تبلیغات اسلامی و همه نهادهایی که توان فرهنگ‌سازی دارند، تزریق شده، درمی‌یابیم که نسبتا سرمایه مناسبی در این راه خرج می‌شود اما :

 آیا به همین نسبت، رشد فرهنگی نصیب جامعه می‌گردد؟

 آیا هویت ما متناسب با باورها و اصول‌مان ارتقا می‌یابد؟

 آیا ما توانسته‌ایم به آرمان‌های اجتماعی خود نزدیک‌تر شویم؟

پاسخ این پرسش‌ها یکسره مثبت نیست. هرچند شواهدی هم از رشد و هم از رکود فرهنگی می‌توان برشمرد، اما نیک می دانیم فرهنگ بستر شکل‌گیری و خیزش هر نوع حرکت علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. به این ترتیب، هیچ طرحی بدون در نظر گرفتن یک پیوست فرهنگیِ متعادل مبتنی بر الگوهای بومی، ملی و دینی نمی‌تواند در مسیر موفقیت قرار بگیرد. این نکته‌ای است که غرب در تمامی محصولات و کالاها و حتی دانش صادراتی به دیگر کشورها لحاظ نموده است. از همین رو کوچکترین تا پیچیده‌ترین کتاب‌ها و مباحث علوم انسانی و تجربی، همه و همه پیوست‌هایی فرهنگی دارند که با ابزار رسانه به جوامع دیگر راه می‌یابد.

در جامعه‌ی امروز ما، اما به دلایل متعددی، اقتصاد به یکی از مهم‌ترین مسائل کشور تبدیل شده است. موضوعات اقتصادی به دلیل پیوستگی با معیشت و رفاه اجتماعی، به‌نوعی در تمامی جوامع دارای اولویت است و با توجه به تکانه‌های اجتماعی و زیرورو شدن‌های اقتصادی، جامعه‌ای می‌تواند در زمینه‌های اقتصادی موفق عمل کند که اقتصادش به تعبیر مقام معظم رهبری : درون‌زا، برون‌گرا، مردمی، دانش‌بنیان و عدالت‌محور باشد تا بتواند در برابر هرگونه تهدید و آسیبی مقاوم بوده و به معنای تمام و کمال اقتصاد مقاومتی به حساب بیاید. اما برقراری چنین اقتصادی در کشور نیازمند برخی الزامات و پیش‌نیازهایی است که بخشی از آن سخت‌افزاری و بخشی دیگر نرم‌افزاری است.

فرهنگ در حقیقت بخش نرم‌افزاری تحقق اهدافی همچون اقتصاد مقاومتی به شمار می‌رود؛ همان‌گونه که برای ایجاد وابستگی اقتصادی یا سیاسی نیز نخستین گام دشمنان انحراف فرهنگ و باورهای مردم به سمت‌وسویی است که بتواند ضربه‌هایی جدی به جوامع وارد نمایند. به عبارت دیگر، دشمن با رخنه‌های فرهنگی در جامعه نفوذ می‌کند و با تغییر ارزش‌ها و نگرش مردم نسبت به استقلال یا هویت ملی و ایرانی، اسطوره‌های غیربومی را در ذهن آنان پرورش داده و با وابستگی اقتصادی و سپس تحمیل تحریم می‌کوشد تا آن جامعه را به زانو درآورده و منابع آن کشور را به نفع خود چپاول کند.

در این راستا برای احیای فرهنگ بومی و اقتصاد مقاومتی در سایه‌ء عزم ملی و مدیریت جهادی راهکارها و وظایفی به نظر می‌رسد تا بتوان این مطالبه‌، رهبر معظم معظم انقلاب و ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر روحانی را در مسیر پیشرفت و تعالی کشور به انجام رساند:

• ورود دستگاههای فرهنگی و رسانه‌ها به مباحث اصیل فرهنگ ایرانی‌اسلامی. این ورود گاهی می باید به شکل دفاع در برابر رخنه‌های فرهنگی بیگانه و گاهی به صورت ایجابی باشد.

• فعالیت‌های فرهنگی خودجوش در میان مردم و به‌خصوص قشر تأثیرگذار جوان.

• حضور مراجع فرهنگی اعم از علما، اساتید، روشنفکران انقلابی، هنرمندان متعهد در عرصه‌ء فرهنگ و نقد و تذکر نقاط ضعف و ارائه‌ء پیشنهادات سازنده و عملی.

• توجه جدی به بومی‌سازی علوم انسانی و تسریع در این امر خطیر.

• فراهم آوردن زمینه‌های شکل‌گیری یک تمدن نوین اسلامی و عرضه‌ء این تمدن و فرهنگ به جهان برای مقابله با فرهنگ اومانیستی غرب.

• ایجاد و تقویت احساس مسئولیت در جامعه .

• برنامه‌ریزی دقیق برای عرصه های آموزش، دستگاههای فرهنگ‌ساز و ذائقه‌ساز چون رسانه‌ها.

• پیگیری مطالبات فرهنگی رهبر انقلاب، از منظرِ «عقلانیتِ فرهنگی» و «اعتدالِ فرهنگی»‌

• اقتدارِ فرهنگ با سه شاخصه‌ء « داشتن برنامه‌ءجامع»، «اجرای درست» و «نظارتِ دقیق»‌

• تبیین تمامِ ابعادِ فرهنگی ایرانِ اسلامی تحت عنوان «سندِ مهندسی فرهنگی»

• شناسایی و حمایت از استعدادها ، ایده‌های ارزشمند ، نخبگان و موسسات فرهنگی

• گسترشِ فرهنگ عفاف و حجاب

• ترویجِ فرهنگِ کتاب‌خوانی و مطالعه‌ء مفید

• فرهنگ‌سازی شهرنشینی و روستانشینی

با عنایت مطالب مطروحه عمیقا بر این باوریم که فرهنگ، قدرت رشد مجرد ندارد. به تنهایی نمی‌تواند ببالد. در مثل، فرهنگ بسان تارهای یک بافت است که در نبود پودها شکل نمی‌گیرد.

پودهای این بافت اقتصاد، سیاست و امنیت است. دراقتصادی که درهای طبقات آن به روی هم بسته است و کلیدش دست طبقه بالایی‌هاست، درسیاستی که برای رسیدن به خط قدرت، مسابقه‌های پی در پی برپا می‌شود، درامنیتی که کلانتری‌ها و دادگاه‌ها وقت سر خاراندن ندارند، سرمایه‌گذاری برای فرهنگ جواب نمی‌دهد. این پودها قدرت تنیده شدن در تارهای فرهنگ را ندارند.

لذا امروز بیشتر نگاهها، امیدها و آرزوها به حوزه فرهنگ گره خورده است؛ اینکه تکان بخورد، رخی بنمایاند و حرکتی آغاز کند برای تأمین هنجارهای باقی مانده . و چه بسا بازگرداندن ارج و منزلت‌های از کف رفته، باور به سلامت فرهنگ، در کنار اقتصاد، سیاست وامنیتِ بیمار، خودگول‌زنی است. در چنین موقعیتی، فرهنگ توان فتح دل‌ها، خیره کردن چشم‌ها و جلب قلب‌های از راه رسیده را ندارد. اینها ستون‌هایی هستند که باید باهم قد بکشند. کوتاه و بلندی هر یک ، نمای جامعه را کج می‌کند. و جامعه‌ای که متعادل نایستاده باشد، باید هر لحظه شاهد تکان‌ها و لرزش‌های تازه باشد.

بنابراین دستیابی به یک خط مشی فرهنگی مستقل و متعادل براساس اصول و ارزش های اسلامی دارای اهمیت به سزائی بوده و امام(ره) در این باره می فرمایند:

(درباره فرهنگ هر چه گفته شود کم است. می دانید و می دانیم اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همه ارگان ها و مقامات آن رژیم در صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند و بر استقلال و آزادی ملت از قیود شیطان عقیده داشته باشند و آن را تعقیب کنند و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواسته های ارزنده آن پایبند باشند دیری نخواهد کشید که انحراف فرهنگی بر همه غلبه کند و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند ونسل آتیه را آنچنان کند که اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد و بلایی بر سر خود و کشور آورد که در طول رژیم ستم شاهی بر سر کشور آمد) .

و در این راستا مقام معظم رهبری نیز می فرمایند :

( اگر نظام فرهنگی، همة مناسبات اجتماعی و سیاسی را احاطه نکند و با ارائه الگویی مناسب سیستم‌سازی را در تمام ابعاد توسعه ندهد، عواملی به اقتضای شرایط، نقش پدیده‌های فرهنگی را بازی می‌کنند و هدایت عمومی جامعه را به سمت و سوی خود می‌کشانند ) .

علی ای حال میتوان چنین نتیجه گرفت که فرهنگ، بسترساز عزم ملی و مدیریت جهادی برای تحول اقتصادی است و استخدام مفاهیم فرهنگ و اقتصاد توأم با اعتدال در کنار یکدیگر در شعار امسال بیانگر آن است که این دو مهم لازم و ملزوم یکدیگرند و تحقق و تعالی یکی بی دیگری میسر نیست.

بن‌مایه‌های فرهنگی، روح و بال پرواز جامعه در پیمودن مسیر تعالی است؛ چراکه فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم و آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سروکار دائمی دارند و الهام‌بخش آنان در حرکات و اعمالشان است. بنابراین به‌روشنی می‌توان برتری و اهمیت فرهنگ بر اقتصاد را تصدیق کرد؛ چراکه در صورت فرهنگ‌سازی مناسب و متعادل ، می‌توان به اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز دست یافت، اما رسیدن به این مهم، مستلزم عزمی ملی و مدیریتی جهادی است.

در حال حاضر، کارهای بزرگی در پیش داریم و بنا به تأکید رهبر معظم انقلاب، فاصله‌ء بسیار زیاد کنونی با آنچه شأن ایران سربلند و پرافتخار است، جز با همت بلند، امید بی‌پایان ، اعتدال ، تدبیر و تلاش همه‌جانبه‌ء ملی نمی‌توان این فاصله‌ها را پیمود.

ح.م

این سایت توسط سید حسن موسوی کیاسری با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه های خبری فعالیت می کند

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo