کیاپرس به نقل از سلامت نیوز  الهام فریدونی کارشناس ارشد آمایش و ارزیابی محیط زیست در یک یادداشت اختصاصی برای سلامت نیوز کارنامه عباسعلی نوبخت را نقد کرد. متن کامل این یادداشت در ادامه می آید.
نقدی بر کارنامه‌ دو ساله رییس سازمان منابع طبیعی کشور

به گزارش سلامت نیوز الهام فریدونی کارشناس ارشد آمایش و ارزیابی محیط زیست در یک یادداشت اختصاصی برای سلامت نیوز کارنامه عباسعلی نوبخت را نقد کرد. او نوشت:« عباسعلی نوبخت در تاریخ ۳ تیر ماه ۱۴۰۳ بعد از حدود دو سال ریاست بر سازمان منابع‌طبیعی کشور به علت تخلفات گسترده در حوزه سازمان منابع‌طبیعی کشور و به طور ویژه اداره کل منابع‌طبیعی مازندران- ساری عزل شد. هم او که از سوی برخی همفکرانش نشان “مرد ِ میدان” دریافت کرد و خود را «فرمانده میدان حفظ امنیت زیستی» خواند.

هر چند تاکنون مسئولین از علت این عزل رسماً صحبتی با مردم نداشته‌اند، ولیکن آنچه مشخص است اینکه درخواست عزل از سوی دستگاه‌های نظارتی صادر شده و گویا پرونده ایشان جهت بررسی و صدور رأی به محاکم قضایی ارجاع شده است. اینکه چرا مسئولین حاضر به توضیح در این خصوص نیستند پرسشی است که باید هم علت آنرا توضیح دهند و هم مردم را در جریان جزئیات این امر قرار دهند.

فارغ از محتوای آن پرونده که به برکناری رئیس سازمان منتهی شد، کارنامه‌ای که عباسعلی نوبخت در دو سال ریاست بر سازمان منابع‌طبیعی و آبخیزداری کشور از خود به جای گذاشت به تنهایی ایجاب می‌کند که او امروز در مقابل جامعه بایستد و بابت هر آنچه با این سازمان کرده است پاسخگو باشد.

به عنوان عضو کوچکی از جامعه کنشگری ایران که از قضا به دلیل حضور در دستگاه منابع‌طبیعی، از نزدیک‌ رفتار، گفتار و عملکرد تیم مدیریتی نوبخت را مورد مداقه قرار داده، حسب وظیفه‌ای که در حفاظت و صیانت از منابع‌طبیعی کشورم بر دوش خود حس کرده‌ام و نیز روشنگری من باب اطلاع مردم از وضعیت منابع طبیعی‌شان(که حق سلب ناشدنی آنهاست)، نقدی بر کارنامه‌ عباسعلی نوبخت را به موجز ارائه می‌دهم.

دردا و دریغا که این نقد عملکرد را همان کسی می‌نگارد که روزی عباسعلی نوبخت برای نجات منابع طبیعی ایران از او برنامه خواست، و امروز همان برنامه سنگ محک و قضاوت عملکرد ایشان است. هر کلمه از آن برنامه، با شور و امید به آینده طبیعت ایران نگاشته شد و هر واژه از این کارنامه، اما چون تیغی بود بر زخم‌های کهنه.

کاش مسئولین و تصمیم‌گیران می‌دانستند که چقدر حال ما به حال این سرزمین و مردمانش بسته است؛ کاش می‌فهمیدند که چه راحت امیدها را خاکستر می‌کنند و در نوشتن این کارنامه و بازگویی آنچه آنها با منابع طبیعی ایران کردند چه رنجی بر صاحب این قلم رفته است. اما از کاش‌هایی که سر به قله‌ی بی‌نهایت نهاده‌اند باید بگذریم که گوشی برای شنیدن نیست.

آنچه در این یادداشت آمده، شرحی است بر آنچه بر منابع طبیعی کشور و بر این سازمان در طول دو سال ریاست عباسعلی نوبخت گذشته است. شاید به جهت حساسیت در کوتاهی سخن، حوصله‌ی مخاطبین و بی‌شک نقصان قلم، مطلبی ناگفته مانده باشد؛ اما یقین دارم که جز آنچه بوده و رخ داده در این متن نیامده است. برخی از موارد مطروحه، به طور جدی از سوی کنشگران مورد مطالبه قرار گرفته و در برهه‌ای نیز با درخواست آنها برای برکناری نوبخت همراه شد که متاسفانه وزیر جهاد کشاورزی به آن وقعی ننهاد تا در سایه‌ بی توجهی مسئولین امر، تخلفات تلخ دیگری از جمله زمین‌خواری، رانت، فساد شبکه‌ای و…. در این سازمان رقم خورد و این دوران، در تاریخ منابع طبیعی ایران درج شود.

بررسی عملکرد دو ساله

اما بررسی عملکرد دو ساله عباسعلی نوبخت با ذکر پاره ای از مصدایق به شرح زیر است :

۱-امنیتی و حراستی کردن سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور: در این دوره برای برخی از نیروهای منابع طبیعی به خاطر اجرای وظایف قانونی و یا انتقاد از وضعیت موجود، پرونده‌های مختلف امنیتی و حراستی تشکیل شد. مسئولین سازمان و برخی ادارات کل، به جای ایجاد امنیت در فضای کاری و صیانت از نیروها و در عوض نا امن کردن فضا برای متخلفین و مفسدین، به پرونده سازی علیه نیروهای متعهد خود پرداختند.

به راستی در کدام دوره از تاریخ منابع طبیعی ایران دیده و یا شنیده‌اید که مسئولینش این چنین به نبرد با نیروهای خود بروند و به صراحت اعلام کنند که می توانند برای یک کارشناس پرونده کذایی بسازند؟ در کدام دوره دیده‌اید که در نشست‌های رئیس سازمان با سازمان های مردم نهاد، به بهانه‌ی مباحث حراستی از ورود کنشگری به سازمان جلوگیری شود؟ا و یا این حجم از پرونده‌سازی که تحت عنوان «مخالفین نظام، معاند، ضد انقلاب و….» در دوران نوبخت علیه کارشناسان و نیروها تشکیل شد در زمان کدام رئیس سازمان صورت گرفته است؟! این جماعت پرونده‌ساز گویی یادشان رفته که سازمان منابع طبیعی وظیفه‌اش چیست و متعلق به کیست!

۲- گسترش فساد در سازمان منابع‌طبیعی و ادارات کل تابعه : مصادیق آن دفتر ممیزی و حدنگاری سازمان، ادارات کل مازندران ساری، آذربایجان غربی و …. که با بازداشت برخی مدیران و کارکنان منابع‌طبیعی همراه بوده است. فساد شبکه‌ای که در این دوره رخ داد در طول تاریخ سازمان منابع طبیعی ایران بی سابقه بوده است. گر چه دلیل اصلی چنین فسادی به کارگیری مدیران متخلف و پرونده‌دار است؛ اما بی‌شک تبدیل شدن واحدهای حراست و بازرسی سازمان و ادارات کل به واحدهایی جهت ساکت و سرکوب کردن منتقدین نوبخت، و غفلت از وظایف اصلی خود، که حاصلش امن شدن فضا برای مفسدین بود دلیل دیگری است که به گسترده شدن شبکه فساد انجامید.

۳- تضاد و دوگانگی در گفتار و عملکرد، قبل و بعد از تکیه زدن بر مسند ریاست؛ مصادیق آن :

– تغییر موضع نوبخت در خصوص کاشت یک میلیارد نهال : شعار کاشت نهال در سال ۱۴۰۰ و تحت عنوان «۵۰۰ میلیون در ۱۴سال» در “سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری” مطرح شد. یکی از مخالفین این شعار در آن زمان، شخص عباسعلی نوبخت بود، دلیل مخالفت خود را عدم امکان تحقق آن به خاطر ظرفیت پایین نهالستان های کشور (خصوصی و دولتی) در تولید نهال عنوان می کرد.

ایشان حتی تولید ۳۰هزار هکتار زراعت چوب را امری ناشدنی می دانست و استدلالش هم این بود که وقتی ظرفیت موجود نهالستان های کشور(خصوصی و دولتی) در شرایط ایده‌آل ۲۵ میلیون اصله نهال(جنگلی و صنعتی) است چگونه می توان ۴۵ میلیون اصله نهال مورد نیاز برای ۳۰هزار هکتار را تولید کرد؟

با وجود چنین نظر و استدلالی، ایشان بعد از نشستن بر مسند ریاست سازمان، شعار« ۱میلیارد در ۴ سال» را جایگزین شعار «۵۰۰ میلیون در ۱۴سال» کرد. بدون اینکه توضیح دهد چرا در جایگاه معاونت جنگل، تولید ۴۵ میلیون نهال نشدنی بود ولی در مقام ریاست، یک میلیارد هم شدنی شد! و یا اینکه چگونه از۵۰۰ میلیون به ۱ میلیارد و از ۱۴ سال به ۴ سال رسید؟!

– تغییر موضع ایشان در خصوص بهره‌برداری از درختان هیرکانی(شکسته- افتاده، آفت زده و …) بعد از نشستن بر میز ریاست : تا پیش از ریاست، نوبخت خود را مرد تنفس خوانده و در موضع مخالف با این نوع بهره برداری جای داده بود (مستندات در سازمان بازرسی کل کشور مثبوت است)؛ از همین راه هم توانست حمایت برخی از کنشگران که مدافع توقف بهره‌برداری از جنگل‌ها و اجرای قانون تنفس بودند را برای خود کسب کند؛ ایشان حتی بارها در زمان ریاست مسعود منصور، برای جلوگیری از برداشت درختان شکسته-افتاده از کنشگران درخواست کمک و همراهی کرده بود. این در حالی است که درست چند ماه بعد از رئیس سازمان شدنش، همان کاری را کرد که رؤسای پیشین را بدان متهم می‌کرد و در رفتاری تناقض‌آمیز و بدون توجه به پیامدهای این رفتار در جامعه که بی‌اعتمادی، آشکارترین اثرش بود، نامه‌ی ‌بهره‌برداری از درختان هیرکانی (شکسته افتاده و….) را به ادارات کل مربوطه ابلاغ کرد.

این تناقض نه تنها نخستین شکاف میان ایشان و کنشگران را رقم زد بلکه این پرسش را در ذهن فعالان ایجاد کرد که آیا مخالفت ایشان در دوران رؤسای قبلی، نوعی کارشکنی نبود وقتی از سر باورمندی به حفاظت از میراث هیرکانی نیست؟! وگرنه چگونه ممکن است فردی که خود را بانی تصویب قانون تنفس می‌داند، مهمترین و اولین اقدامش بعد از تکیه زدن بر آن صندلی ریاست، بشود بی اثر کردن قانون تنفس و کشاندن پای بهره برداران به جنگل‌های هیرکانی؟!

– مخالفت با احداث سد زارم رود قبل از ریاست، و موافقت با احداث همان سد بعد از ریاست : این تضاد که خود محصول آری گفتن نوبخت به درخواست نمایندگان ساری بود نمونه‌ بازری است از ناتوانی ایشان در ایستادگی در برابر درخواست‌های غیرقانونی و ناموجه نمایندگان. در یادداشتی که تحت عنوان « تسریع در نابودی جنگل های هیرکانی با ساخت زارم رود» در تیرماه ۱۴۰۲ در روزنامه رسالت منتشر شد این موضوع به تفصیل شرح داده شده است.

 رفتار دوگانه با کنشگران منابع طبیعی و محیط زیست : نزدیکی به کنشگران و عضویت در کمپین‌ها و گروه‌های آنها، گرفتن برنامه‌ از آنها برای منابع طبیعی، برگزاری نشست با آنها پیش از ریاست، و در رفتاری دوگانه دوری جستن از همان کنشگران بعد از ریاست و پشت کردن به آنها، در عوض همراهی و نزدیکی با نمایندگان و سیاسیون و اصحاب قدرت از دیگر تضادهای رفتاری ایشان بوده است.

۴- عزل و جابه جایی نیروهای متعهد، وظیفه‌شناس و توانمند، صرفاً برای جلب رضایت ذی نفوذان متخلف و متجاوزین به عرصه های ملی و دولتی : مصداق آن برکناری جنگلدار بابل، عزل فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی مازندران و …

۵- به کارگیری مدیران دارای پرونده‌های تخلف عدیده، و لابی برای تأیید صلاحیت آنها : برخی از این افراد به خاطر عدم تأیید صلاحیت در سمت‌های مشاور، مجری طرح های کذایی و… به کار گرفته شدند و تأیید صلاحیت برخی دیگر نیز با رایزنی صورت گرفت.

۶- به کارگیری دوستان و نزدیکان خود در پست‌های مهم و حساس : این افراد بدون اینکه شرایط احراز صلاحیت آن جایگاه‌ها را مطابق دستورالعمل انتصاب در پست‌های مدیریتی داشته باشند و یا توانایی و تخصص لازم برای آن سمت را دارا باشند برای پست‌های مهمی همچون حراست، مدیرکل ستادی و استانی، مشاور و… با رایزنی نوبخت انتصاب شدند.

۷- تهدید، ارعاب، تبعید و پرونده‌سازی مختلف(امنیتی، سیاسی و… ) برای کارشناسان منتقد و مبارزین با فساد و توسل جستن به شیوه های غیرانسانی و غیراخلاقی برای ساکت کردن آنها.

۸- واگذاری‌های غیرقانونی، تعامل با زمین‌خوان و رانت‌خوارن، و تغییر ماهیت اراضی صرفاً برای تسهیل واگذاری‌ها : از مصادیق این واگذاری‌های غیرقانونی، زمین خالصه‌ی فرح آباد ساری است که سند مالکیت آنرا به مستحدث تغییر دادند تا بتوانند آنرا به فردی بانفوذ واگذار کنند. توضیحات کامل این واگذاری در یادداشتی تحت عنوان «آقای مدیر از فشارها گفتند نه از تخلف‌ها» منتشرشده است :

https://www.salamatnews.com/news/371093/

همچنین واگذاری غیرقانونی معدن در منطقه جنگلی سه هزار تنکابن آنهم علیرغم مخالفت کتبی با این واگذاری در سال ۱۴۰۰ و …

۱۰-ترک فعل در اجرای قوانین منابع‌طبیعی از جمله قوانین مربوط به رفع تصرف از اراضی ملی : مصادیق آن “منطقه گردشگری الیمالات”، “منطقه گندور رامسر” و … سرپوش نهادن بر زمین‌خواری سیستماتیک چند صد هکتاری در منطقه آزادمون (پلاک ثبتی آزادمون و پلاک های مجاور) با اهرم کاداستر. توضیحات کامل در دو یادداشت تحت عنوان«جنگل های ملی یا مستثنیات» و « زمین خواری ۹۵ هکتار از اراضی جنگل آزادمون با اهرم کاداستر اراضی ملی» آمده است :

(https://irannewspaper.ir/8228/22/50275(https://www.salamatnews.com/news/357034 )

۱۱-تفاهم‌نامه‌هایی غیرقانونی برای واگذاری اراضی ساحلی کشور : در دوره ریاست عباسعلی نوبخت طی نامه شماره ۵/۱۴۰۲۱۲۰۶۱ مورخ ۲۵/۴/۱۴۰۲ و بدون رعایت قوانین و مقررات مربوط به سواحل، کلیه اراضی ساحلی اعم از حریم، مستحدث و ساحلی، واقع در حریم و محدوده شهرها به راه و شهرسازی واگذار شدند.

همچنین طی تفاهمنامه غیرقانونی دیگری، فرایند واگذاری سایر اراضی ساحلی(علاوه بر اراضی واقع در محدوده و حریم شهرها) تسهیل شد. تفاهم‌نامه‌ای که رئیس سازمان منابع طبیعی کشور با سه استاندار شمالی منعقد کرد، توضیحات کامل در خصوص این تفاهم نامه در یادداشتی تحت عنوان «واگذاری اراضی مستحدث و ساحلی در سه استان شمالی با تفاهم نامه سازمان منابع طبیعی» منتشر شده است.

https://www.salamatnews.com/news/359497

۱۲-تبدیل یک سازمان مهم و حاکمیتی به تئاترخانه‌ای برای نمایش و همایش، وبینار و سمینار، تولید آمار و رهاشدگی جنگل‌ها و مراتع : انحراف از وظایف اصلی سازمان منابع‌طبیعی با بسیج نیروها اعم از نیروهای ستادی و ادارات کل منابع‌طبیعی کشور در خدمت شعار “طرح کاشت یک میلیارد درخت”، برگزاری بیش از ۱۰۰ جلسه توسط ستاد کاشت یک میلیارد درخت (با حضور رئیس سازمان، معاونینش، مدیران استانی و …) علاوه بر نشست‌های رسمی و غیررسمی دیگر، اولویت قرار دادن تولید و کاشت نهال و بی‌توجهی به امر حفاظت و صیانت از جنگل ها با تضعیف یگان‌های حفاظت را می‌توان سیاه‌ترین بخش از کارنامه عباسعلی نوبخت دانست.

رهاشدگی جنگل ها و مراتع، بهایی است که طبیعت ایران برای فعالیت‌های پوپولیستی در این سازمان پرداخت کرده است. جنگل ها و مراتع و بی‌شک مردم ایران، قربانیان اصلی منفعت و جاه‌طلبی این افراد شدند.

وقتی ارزیابی عملکرد مدیران ستادی و استانی، آمار ِتولید ِ نهال بشود و نه حفاظت از منابع طبیعی، و در جلسات هفتگی، آمارهای تولیدی مورد قیاس قرار گیرد، چه انگیزه‌ای برای حفاظت از وضع موجود و حضور در عرصه ایجاد می‌شود؟! چگونه مدیری می‌توانست برخلاف رویکرد رئیس سازمانش پی حفاظت و صیانت از جنگل برود؟ آمارهای کاشت نهالی که مورد نظارت قرار نگرفت و حتی به دلیل ناتوانی در کاشت، تعدادی از همان نهال های تولید شده در مناطقی دور از چشم مردم در زیر تنه‌های شکسته شده درختان در جنگل رها شدند تا بپوسند! (توضیحات بیشتر در این خصوص را می توان در یادداشت منتشر شده در روزنامه پیام ما تحت عنوان «رهاشدگی جنگل ها و مراتع بهای طرح های پوپولیستی» خواند : https://payamema.ir/payam/10042

۱۳- جذب نیروهای غیرمتخصص، بدون برگزاری آزمون، توصیه شده، از اقوام و آشنایان مسئولین : گرچه مسئولین این سازمان، یکی از مهمترین موانع در حفاظت از جنگل ها را تحمیل نیروهای شرکت های بهره‌برداری سابق بر این سازمان می‌دانند، ولیکن خود آنها از همین شرکت‌ها به عنوان فرصتی برای استخدام اقوام و نزدیکان خود سود برده‌اند.

این امر باعث شده نه تنها با بازنشستگی برخی از این نیروها، شرکت ها کوچکتر و پیامدهایشان کمتر نشوند، بلکه با استخدام مکرر نیروهای جدید تحت عنوان نیروهای صیانتی (زن و مرد) و به کارگیری آنها نه در عرصه حفاظت، بلکه در ادارات منابع طبیعی، عملاً حذف و یا کوچک کردن این شرکت ها بسیار دشوار شود.

از سوی دیگر، حضور برخی از این شرکت ها در تخلفات اخیر رخ داده در اداره کل منابع طبیعی مازندران- ساری نشان می دهد که مسئولین سازمان منابع‌طبیعی، نه تنها به این شرکت‌ها به عنوان پتانسیلی برای جذب و استخدام خویشاوندان خود می‌نگرند، همچنین برخی بده بستان‌های مالی خود را با تعریف منافع مشترک دو طرفه با این شرکت ها به پیش ببرند. (https://www.chameshomal.ir/1179/)

۱۴- به کارگیری مشاورین کم تجربه، غیرمتخصص، و ناتوان صرفاً برای بهره‌جویی از سوابق امنیتی آنها.

۱۵- انتصاب برخی افراد ناتوان به عنوان مشاور با هدف مدیریت فضای کنشگری.

۱۶- توزیع ناعادلانه اعتبارات طرح صیانت میان ادارات کل منابع‌طبیعی: در دوران ریاست عباسعلی نوبخت ۷۱ درصد از اعتبارات طرح صیانت، تنها به یک اداره کل( استان زادگاهش) اختصاص یافت. اداره کلی که پرونده‌های زمین‌خواری، جنگل‌خواری و فساد مدیرانش نه فقط اعتبارات مالی که حیثیت یک سازمان را بر باد داد. توزیع سایر اعتبارات در برخی استان ها نیز با ملاحظات سیاسی صورت گرفته است.

۱۷-وابسته کردن سازمان منابع‌طبیعی به خاطر تولید نهال به هولدینگ‌ها و شرکت های خصوصی: هلدینگ‌هایی که از فضای به دست آمده برای تحقق منافع خود سود جستند؛ درخواست واگذاری اراضی ملی و دولتی، درخواست انتقال اسناد مالکیت اراضی ملی بدون اجرای طرح های مصوب شده، تجاوز به عرصه‌های ملی و …. همگی از اقداماتی بود که برخی از این شرکت ها در این دو سال رقم زدند.

۱۸-انتقال بخشی از وظایف حاکمیتی و نظارتی خود به شبکه‌ی ملی تشکل های منابع طبیعی و محیط‌زیست : نوبخت نظارت بر اجرای شعار کاشت یک میلیارد درخت را به “شبکه ملی” واگذار کرد، در حالی که هم او و هم تمام کسانی که این شبکه را می شناسند می دانند که نظارت بر چنینی شعاری به دلیل نداشتن طرح، اعتبارات مالی مورد نیاز، نیروی متخصص برای نظارت و … در توان شبکه ملی نبود.

ایشان با این کار تلاش کرد هم شریک موجهی برای شعار خود بیابد و هم بار سنگین نظارت را از دوش خود بردارد، تا به خیالی دهان کنشگران پرسشگر و منتقد این طرح را با دست خود شبکه ملی ببندد. خوشبختانه این اقدام نوبخت و اعضای شبکه‌ی ملی با انتقاد کنشگران مستقل همراه شد. شبکه ملی هم تاکنون نتوانسته است از شکست و یا موفقیت خود در نظارت بر این شعار چیزی بگوید.

۱۹-سفرهای پوپولیستی فاقد هدف، برنامه و دستاورد : هر چند ماهیت وظایف سازمان منابع‌طبیعی به گونه‌ایست که نظارت و بازدید از جنگل ها و مراتع را ضروری می‌نماید؛ اما این نظارت از جنس نظارت تخصصی و فنی است و نه صرفاً دیدارهای مردمی! ایشان اعلام کرده است که ۱۱۴ سفر در این دو سال داشته است. اگر چه بخشی از این سفرها، سفر به مازندران و دیدار با خانواده، دیدار با مسئولین و نمایندگان و اصحاب قدرت بوده است. بخش دیگر را می توان به بازدید از نهالستان ها و کاشت یک میلیارد نهال دانست که تا این لحظه جز رهاشدن جنگل ها و مراتع و غفلت از امر حفاظت، برای منابع طبیعی حاصلی نداشته است …. مگر هدف از سفر، خود سفر است یا دستاورد آن؟ ایشان به جای ذکر تعداد سفرهای خود بایستی از دستاورد سفرهایش بگوید.

آنچه در این یادداشت آمد نقدی بود بر کارنامه‌ی عباسعلی نوبخت، برای پاسخگویی، درج در تاریخ منابع طبیعی کشور و عبرت مسئولین!

اشتراک این خبر در :