سرچشمه خونین سال تیر ۶۰

شرق: «هر نفسی که می‌کشیدم برابر یک عمر بود، فقط یک حفره کوچک جلو دهانم بود تا بتوانم کمی نفس بکشم. صدای بقیه را خیلی خفیف و دورگه می‌شنیدم که ناله و دعا می‌کردند، یا سراغ بهشتی را می‌گرفتند»؛ این جملات،...