رخت‌خواب این شهید ۳۲ سال در گوشه اتاق پهن است

image_pdfimage_print

حاخبرگزاری فارس: رخت‌خواب این شهید 32 سال در گوشه اتاق پهن استلا که سال‌ها از آن روزها می‌گذرد مادرش رخت‌خوابش را به رسم یادگاری در گوشه‌ای از اتاق گذاشته که هنوز هم از دیدنش بغض می‌کنم و گریه‌ام می‌گیرد.

 تبیین و شناساندن فرهنگ ایثار و شهادت از مکانیزم‌های دفاعی اسلام برای تسلیح جامعه در برابر هجوم فرهنگ‌های غیرخودی است، ایثارگری و شهادت‌طلبی نقش به‌سزایی در حفظ دین و ارزش‌های آن و استقلال کشور ایفا می‌کند؛ ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تلاش برای احیای آن به‌منظور مقابله با تهاجم فرهنگی، موضوعی بوده که نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن است.

 

 

ایجاد کردن و سپس توسعه یک فرهنگ در میان یک جامعه، فعالیتی تدریجی و زمان‎بر است، البته بعضی از حوادث تاریخ در ایجاد و گسترش یک فرهنگ نقش تسریع‌کننده‎ای دارند، مثلاً درباره توسعه و گسترش شهادت در جوامع، حوادث بزرگی در زمان معاصر، پدیده انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) و سپس جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ۸ ساله، در رشد و تسریع و گسترش فرهنگ شهادت در میان دیگر جوامع نیز نقش داشته‎اندنظرتان می‌گذرد.

* جانم فدای سر امام

مادر شهید مسعود گل‌خطیر می‌گوید: مسعود بچه مرتب، درسخوان و خیلی دوست‌داشتنی بود و ارتباط بسیار خوبی با برادران و خواهران و بستگانش داشت.

اهل نماز و روزه و طهارت بود به‌طوری که هیچ‌گاه او را بدون وضو ندیدم، خواندن قرآن را از همان دوران کودکی بدون کمک دیگران آموخت، از خصوصیات خوب و برجسته مسعود مردم‌داری و کمک به نیازمندان بود و هرکاری از دستش برمی‌آمد برای کمک به آنها دریغ نمی‌کرد، یادم می‌آید بعضی وقت‌ها دست کارگرانی که در روستا مشغول به‌کار بودند را می‌گرفت و به خانه می‌آورد و می‌گفت: «مامان! این‌ها گرسنه‌اند به آنها غذا بده.» وقتی می‌گفتم چیزی در خانه نداریم، می‌گفت: «همان غذایی را که برای ما آماده کردی برای‌شان بیاور.»

 

 

خیلی به امام خمینی (ره) علاقه داشت و همیشه و همه جا از ایشان یاد می‌کرد، از توصیه‌های اکیدش این بود که فریب دشمنان را نخوریم، دوست را از دشمن تشخیص بدهیم و در همه حال امام را دوست بداریم و به ایشان و عقایدش احترام بگذاریم و به آنها عمل کنیم، می‌گفتم: «سرانجام به‌خاطر فعالیت‌ها و عقایدی که داری کشته می‌شوی.» می‌گفت: «جانم فدای سر امام.»

نامه‌های زیادی از منطقه برای‌مان می‌فرستاد که در آن به‌خاطر این که نتوانسته زحمات ما را جبران کند عذرخواهی می‌کرد، وقتی جنازه‌اش را به من نشان دادند، به او گفتم: «تو را در راه خدا دادم، دست خدا به همراهت.»

* هیچ‌گاه پشیمان نیستم

پدر شهید مسعود گل‌خطیر می‌گوید: مسعود سال ۱۳۴۲ در روستای خودمان خطیرکلای قائم‌شهر به‌دنیا آمد، ابتدایی را در همین روستا و دوره راهنمایی و دبیرستان را در شهر بابل گذراند، پس از گرفتن مدرک دیپلم به‌خاطر استعداد فوق‌العاده‌ای که داشت در دانشگاه تربیت معلم تهران پذیرفته شد، روزی مدارکش را جمع کرد و به قصد ثبت‌نام در دانشگاه راهی تهران شد، فردای آن روز با ما تماس گرفت و گفت: «من از ثبت‌نام در دانشگاه تربیت معلم منصرف شدم و در دانشگاه دیگری ثبت‌نام کردم.»

پرسیدم کدام دانشگاه؟ گفت: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» من هم گفتم: «انشاالله که خیر است.»

پس از ثبت‌نام در سپاه یک دوره آموزش نظامی را در پادگان امام حسین (ع) گذراند و از آنجا به کردستان اعزام شد، مدتی در آنجا ماند و سپس برای پاکسازی به مناطق دیگری رفت که سرانجام در منطقه نقده در کمین دشمن افتاد و در تاریخ ۲۸ بهمن ۶۲ به شهادت رسید.

 

 

لازم می‌بینم یادآور شوم که او قبل از پیروزی انقلاب در فعالیت‌های تبلیغاتی انقلاب که وظیفه‌شان انتشار و توزیع عکس، اطلاعیه و پوسترهای امام بود حضور چشم‌گیری داشت، پس از پیروزی انقلاب هم در انجمن اسلامی ‌و بسیج محل فعالیت می‌کرد، به همین خاطر بیشتر شب‌ها دیر به خانه می‌آمد، از این رو مادرش قبل از این که خودش بخوابد رخت‌خوابش را پهن می‌کرد تا وقتی او به خانه آمد همه چیز برای استراحتش مهیا باشد.

حالا که سال‌ها از آن روزها می‌گذرد مادرش رخت‌خوابش را به رسم یادگاری در گوشه‌ای از اتاق گذاشته که هنوز هم از دیدنش بغض می‌کنم و گریه‌ام می‌گیرد اما به خداوندی خدا هیچ‌گاه پشیمان نیستم که او وارد این راه مقدس شد، وقتی پیکر مطهرش را دیدم با او خداحافظی کردم و او را به خدا سپردم، باشد که خدا از ما قبول کند.

به گزارش فارس، شهید مسعود گل‌خطیر فرزند علی‌برار و مریم‌بانو از شهرستان قائم‌شهر، دهم تیر ماه ۱۳۴۲ به‌دنیا آمد و در ۲۸ بهمن ۱۳۶۲ جام شهادت را در نقده سر کشید.

* فرازی از وصیت‌نامه

این‌جانب مسعود گل‌خطیر سعادت آن را یافتم که در بین رزمندگان اسلام به یاری پروردگار با دشمنان اسلام و انسانیّت بجنگم، راهی است که آگاهانه انتخاب نموده‌ام، آگاهانه هم‌راه با عشق، بله عشق به خدا و دوستی خدا چنان در وجودم شعله دوانید که نمی‌توانم بیشتر از این، دوری او را تحمل نمایم.

دنیا دیگر برایم بی‌ارزش شده بی‌ارزش‌تر از آن‌که حتی راجع به آن لحظه‌ای فکر کنم و همچون حسین (ع) سالار و سرور شهیدان این فکر در وجودم عینیت پیدا کرده و می‌گویم ای کاش صدها بار کشته می‌شدم و دو باره زنده و دین خدا را یاری می‌کردم ولی افسوس که یک جان بیشتر ندارم که نثار معبود خود نمایم.

 

 

برادران و خواهران عزیز! راه را انتخاب نموده‌ام تا وظیفه خودم را در قبال اسلام و قرآن انجام دهم و این دنیای فانی که چیزی جز یک آزمایش بزرگ نیست که خداوند برای این‌که ما را همواره در آزمایش قرار دهد خلق نموده و این ما هستیم که باید از این آزمایش روسفید بیرون رویم.

این جنگ و جریان‌های ضدانقلابی در مقابل انقلاب اسلامی و رهبر و امام یک آزمایش است تا ببیند که ما چه‌قدر نسبت به امام امت و رهبری اسلامی و قرآن وفادار هستیم و تا چه اندازه در راهش جانفشانی و ایثار می‌کنیم.

پس برادران و خواهران! به اسلام و قرآن و امام و روحانیت متعهد و مبارز وفادار باشید و به حرف امام گوش دهید، به سراغ احکام خدا بروید و بیاموزید و در تمامی زمینه‌های زندگی بدان عمل کنید و پیامبران و امامان را الگو قرار دهید و خودتان را با آنها بسنجید و ببینید چه‌قدر در خط و راه آنها هستید.

جوانان حزب‌الله، مکتبی و مذهبی! با خدا باشید، سعی نمایید جایگاه‌تان در قلب مردم باشد، متواضع باشید در برابر الله و برنامه‌ پیامبران و اولیای خدا سعی کنید بر ایمان خودتان بیفزایید، وحدت خودتان را حفظ کنید، بدانید که دشمنان از وحدت شما می‌ترسند اگر امروز اختلاف در میان شما باشد دشمن سوء استفاده می‌کند، شما ببینید که دشمنان انقلاب، تمامی اختلاف را کنار گذاشته و در یک جبهه علیه انقلاب اسلامی شما می‌جنگند، پس در این شرایط اگر شما هم با هم اختلاف داشته باشید، اسلام ضربه می‌بیند، به ذکر خدا و عبادت بپردازید و نماز را به‌پای دارید، به‌خصوص در نماز جمعه و مراسم مذهبی شرکت نمایید، دعای کمیل را حتماً برگزار نمایید.

 

 

وصیتی به پدر و مادر و دوستان و فامیلان دارم و آن اینکه بعد از شهادتم گریه نکنید، اگر چنان‌چه گریه کنید من از شما راضی نیستم، اگر خواستید گریه کنید بر سرور شهیدان حسین (ع) و یاران باوفای او گریه کنید، بدانید که مسعود امانت بود که به‌دست شما این امانت را خدا از شما پس گرفته، پس برای من هیچ ناراحت نباشید که مسعود به دیار یار شتافت و از این زندان دنیا آزاد شد و شما بعد از این به فکر این باشید که وظیفه شما سنگین می‌شود و شما به‌عنوان پدر و مادر و خانواده شهید هستید و خدا و مردم از شما انتظار بیشتر دارند بنابراین سعی نمایید با صبر و شکیبایی و ذکر خدا با روحیه شاد با مردم برخورد نمایید طوری که مردم از شما درس بگیرند در پایان از کلیه برادران و خواهران طلب عفو و بخشش می‌نمایم بنده حقیرتان را هم شامل دعا بفرمایید.فارس

 

ح.م

این سایت توسط سید حسن موسوی کیاسری با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه های خبری فعالیت می کند

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo