امنیت جهانی در اغماء!
کیا پرس:امنیت از نگاه دولتها و سیاستمداران تعریف خاصی و از نظر جامعهشناسان سیاسی نیز تعاریف دیگری دارد. این هر دو، چه از نظر سیاسی و از جایگاه دولت و یا سیاستمداران و چه در سطح نظرپردازی جامعهشناسان سیاسی، دارای اشتراک است و البته تفاوتهایی نیز دارد. در نگاه دولتمردان، ناامنی به مفهوم نافرمانی در استقرار قانون حاکم و از سوی دیگر تقابل برای ایجاد بحران یا برهم زدن روال عادی و تعادل در سطوح مختلف جامعه و کشور و در یک کلام ایجاد اضطرار بهجای آرامش است. دولتها در نهایت، امنیت را مهمترین عامل استقرار حاکمیت و ناامنی را بزرگترین خطر ساختارشکنانه آن میشمارند.
اما در حوزه علمی جامعهشناسی سیاسی، مقوله امنیت و تعاریف آن شعاع بسیار وسیعتری را از نگاه حکومتی در برمیگیرد. مباحث نظیر؛ امنیت فردی و خانوادگی، امنیت اجتماعی، امنیت اخلاقی، امنیت آیندهنگری، امنیت شغلی، امنیت مدنی و شهروندی، امنیت قانونمداری، امنیت دمکراتیک، امنیت اقتصادی، امنیت سیاسی و در نهایت امنیت اندیشهورزی، هر یک فصلی از فصول مباحث نظری و کاربردی امنیت را در برمیگیرد. اگر تعریف امنیت و البته ناامنی را در دایره ارزیابی دولتها و حاکمیتها دارای حدود تعاریف مشخص و معین بدانیم در نگاه جامعهشناس آن هم در ساحت نظری، امنیت و لاجرم ناامنی اولاً، نسبی و ثانیاً سیال است و مرحله به مرحله از پیچیدگیها و شاخصهای اجتماعی تعاریف آن بسط مییابد.
این مقدمه کوتاه که خود مجال نظرپردازی مفصل میطلبد را از آن جهت آوردم که بنویسم، امروز، اغلب دولتها، چه ضعیف یا قدرتمند و بسیاری از مجامع علمی و دانشگاهی و جامعهشناسان سیاسی در غرب و شرق عالم بر این باورند که: «جهان ما، جهان ناامن» است. در تعریف و نشان دادن ریشههای ناامنی و مظاهر آن از استبدادزدگی تا فقرزدگی، از باورها و گرایشهای قومی، فرقهای تا تعصبات و تقابلهای مذهبی، از سلطهگری و سلطهپذیری سیاسی، از تقابل و تضادهای قدرتهای سیاسی و از جنگ «اطلاعاتی» تا مسلحانه، از بایکوت و تحریم تا مبارزه برای «سرنگونی» و… را نام میبرند و شرح میدهند.
خاورمیانه اگرچه هنوز حدود جغرافیایی دقیق و روشنی در نگاه تحلیلگران سیاسی ندارد، با دو مرکزیت در جهان معرفی میشود. اول، مرکز انرژی (بخصوص نفت و گاز) که صندوق بزرگ مالی از دلارهای نفتی در جهان است و دوم، مرکز بحران (ناامنی) که آثار منفی و تخریبی آن از مرزهای منطقهای عبور کرده است. در این تفسیر و برداشت اگر جهان امروز ناامن شده است، به دلیل ناامن شدن خاورمیانه است! بسیاری از محافل سیاسی غرب و اغلب رسانههای آنها، این عقیده را بهصورت مستمر ارائه میدهند که جهان ناامن، ناشی از خاورمیانه ناامن است! اما کمتر به ریشهیابی این گزاره و چرایی آن میپردازند. این پرسش را بیپاسخ رها میکنند که چرا در خاورمیانه جنگ شد!؟ که اولین پیآمد هر جنگی ناامنی است. امروز اما خاورمیانه را مرکز تروریسم میخوانند و تروریسم را اساس ناامنی جهان میشمارند! اما کمتر شنیده میشود که چگونه جنگ و تروریسم در خاورمیانهای که مرکز ظهور ادیان یهودی، مسیحی و اسلام است، آغاز و سر برآورد؟ چرا تا اینجا فراگیر گردید که جهان ناامن، نتیجه و ثمره آن شده است؟!
چندی قبل بخش کوتاهی از سخنان خانم کلینتون در زمانی که مسئولیت وزارت خارجه آمریکا را به عهده داشت، در سنای آمریکا پخش رسانهای شد. خانم کلینتون که اکنون از نامزدهای مطرح حزب دمکرات برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است، در پاسخ به پرسش ناامنی در خاورمیانه و گروههای تروریستی که آمریکا با آنها در افغانستان و در دیگر کشورهای خاورمیانه در حال جنگ است، گفته است:
«کسانی که امروز ما با آنها در جنگیم، ۲۰ سال پیش خودمان آنها را به وجود آوردیم، زمانی که درگیر جنگ سرد با شوروی سابق بودیم، شوروی افغانستان را اشغال کرده بود و ما نمیخواستیم شاهد کنترل شوروی بر آسیای میانه باشیم. رئیس جمهوری ریگان، با تائید کنگره به پشتیبانی از ارتش پاکستان پرداخت. بعد هم مجاهدین افغان را به انواع تجهیزات جنگی مجهز کردیم. از پادشاهی عربستان سعودی کمک بسیار مالی و انسانی گرفتیم اجازه دادیم، اسلام وهابی در افغانستان رشد کند تا ما بتوانیم شوروی را شکست دهیم و البته هم موفق شدیم. با وهابیت و پول سعودیها گروههای مسلح شکل گرفت. شوروی میلیاردها دلار از دست داد و در نهایت امپراطوری شوروی از هم پاشید. برای همین خیلیها معتقدند این کار سرمایهگذاری بدی برای آمریکا نبوده است، اما باید بدانیم که هر چه بکاریم، همان را درو خواهیم کرد. طوفان تروریسم امروز ناشی از کاشت «باد» و ایجاد گروههای مسلح در دیروز است!»
در نشست وین ۳ درباره پایان بخشیدن به جنگ سوریه، وزیر خارجه روسیه و آمریکا رسماً اعلام کردند «داعش» و «النصره» دو سازمان تروریستی هستند و باید نابود شوند. باید پرسید داعش و النصره چگونه شکل گرفتند و تسلیحات وسیع نظامی خود را از کجا فراهم کردند؟ در حالی که خبرگزاریهای غربی اطلاع میدهند که داعش روزانه ۲ میلیون دلار درآمد نفتی دارد و از طریق ترکیه نفتها را بهفروش میرساند. مدیریت مالی این دو سازمان تروریستی چگونه انجام میپذیرد؟ روابط دولتهای قطر، امارات و بخصوص سعودیها با این سازمانها و گروههای تروریستی از افغانستان تا عراق و سوریه و لیبی چگونه است؟ پاسخ به این پرسشها و دهها پرسش دیگر است که شرح «جهان ناامن» و مهمتر، ریشه آن در «خاورمیانه ناامن» را نشان خواهد داد. جهان اگر ناامن است، غربیها میگویند به دلیل «خاورمیانه ناامن» است! خاورمیانه چرا ناامن شد و اسرائیل در تثبیت این معادله در مسیر تاریخ نیم قرن گذشته تا امروز، در کجا قرار دارد؟ آیا اگر دو سازمان تروریستی داعش و النصره هم نابود شود، رژیم صهیونیستی و سیاستهای جنگی نتانیاهو و کشتار روزانه زنان و مردان و کودکان فلسطینی اجازه خواهد داد که خاورمیانه به «امنیت» برگردد!؟ فقرزدگی فرهنگی و معیشتی در خاورمیانه ریشه در کجا دارد؟ چرا دلارهای نفتی برای بستن قراردادهای تسلیحاتی بهکار برده میشود؟ آخرین موفقیت سیاسی آقای اولاند، رئیس جمهوری فرانسه، امضای قرارداد فروش ۲۰ میلیارد دلار انواع تسلیحات نظامی به سعودیها و قطریها و اماراتیها بود که جای تأمل دارد! سخن بسیار است اما، خانم کلینتون بهدرستی گفت؛ غرب در خاورمیانه باد ـ بخوانید تروریسم ـ میکارد، اما سرانجام در خیابانهای پاریس و لندن و نیویورک «طوفان» درو میکند! جهان ناامن، جهان توفانزده قدرتهای جهنمی است!
*ابوالقاسم قاسم زاده