مسعود کیمیایی همچون داریوش مهرجویی گریخت!

image_pdfimage_print

روز چهارم سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر، با یک فیلم فاقد ساختار و فاقد حداقل استانداردهای کیفی آغاز شد و واکنش های مکرر منتقدان و اهالی رسانه را در همان زمان اکران در پی داشت؛ مسئله ای که کارگردانش پیش بینی کرده بود و اساساً به کاخ جشنواره نیامد تا بتواند به راحتی از پرسش و پاسخ درباره فیلمش بگریزد!

به گزارش «کیاپرس»، جشنواره سی و یکم و اتفاقاتی که در زمان اکران «چه خوبه برگشتی» رخ داد، هنوز به فراموشی سپرده نشده است. مهرجویی می دانست فیلمش تا چه میزان فاقد ماقبل نقد قرار دارد و چه پرسش هایی در نشست پرسش و پاسخ انتظارش را می‌کشد و به همین دلیل، خیلی راحت رسانه ها را نادیده گرفت و به این نشست نیامد و طبیعتاً نقدها بیش از پیش یک جانبه شد تا مهرجویی نیز تنها به تاکتیک موشک جواب موشک پناه ببرد و تا آستانه این جشنواره نیز متوقف نشود!

حال همین بازی برای مسعود کیمیایی رخ داد و فیلم سینمایی «متروپل» که کیمیایی با سر و صدای زیاد به پس از تولید رساند و تصور می‌شد اثری جدی تر نسبت به چند اثر اخیرش باشد، حتی نتوانست در حد و اندازه «جرم» ظاهر شود و بیست و نهمین فیلم جشنواره یک شکست مطلق باشد؛ شکستی که در سالن نمایش نیز صدایش شنیده می‌شد و مردم با سوت و کف و هو به استقبال فیلم ضعیف این کارگردان پیشکسوت رفتند و از میانه های فیلم، دیگر تاب و تحمل گروهی تمام شد و سالن را ترک کردند؛ اتفاقی که تا انتهای فیلم استمرار داشت.

اعتراض نسبت به این فیلم، ظاهراً در سینماهای مردمی نیز وجود داشته و ممکن است این فیلم علی رغم آنکه نام «مهرجویی» بر آن نقش بسته نیز در گیشه نفروشد و البته پیش از اکران و در متن جشنواره کنونی نمی توان درباره حضور این فیلم میان مدعیان سخنی به میان آورد. تنها نقطه قوت «جرم» فیلمبرداری اش بود که کار علیرضا زرین دست فیلمبردار کهنه کار کشورمان بوده و در سایر بخش ها، بهتر است سخن کوتاه کرد و کلامی بر زبان نیاورد.

شاید بازنده اصلی اکران صبح امروز، تماشاگرانی بودند که در سرمای 7- درجه به تماشای ساخته مسعودخان نشستند و در نهایت آقای کارگردان حتی آنقدر برایشان حرمت قائل نشد که در نشست پرسش و پاسخ حاضر شود و از فیلمش دفاع کند یا از مردم بابت تلف کردن وقت شان عذرخواهی نماید اما دریغا که کیمیایی همان راه مهرجویی را رفت و با واکنشی مشابه مهرجویی نیز مواجه خواهد شد.

بازیگران این فیلم نیز در لابی برج و در مواجهه با خبرنگاران تلاش کردند با پیش کشیدن کسوت کیمیایی، در خصوص ضعف جدی در داستان پردازی و کارگردانی سکوت کنند و تنها ورد زبانشان «استاد» بود؛ استادی که امروز در حد فیلم اولی ها هم ظاهر نشد و حتی نتوانست خودش را بر پرده سینما تکرار کند و نتوان از لفظ درجا زدن استفاده کرد!

این فیلم داستان زنی به نام خاتون (مهناز افشار) را روایت می کند که همسر موقت مردی بوده و حال پس از مرگ مرد، همسر نخستش در پی انتقام گرفتن از خاتون است اما داستان به شکل عجیب و ساده‌ای تمام می‌شود؟ این پرسشی است که پس از سکانس پایانی پیش می آید و فیلم در واقع به نوعی پایان ندارد! با این اوصاف یقیناً منصفانه نیست که توصیه تماشای این فیلم را کرد و بهتر است برای مخدوش نشدن چهره کیمیایی در ذهن تان (بیش از این)، از تماشای «متروپل» بگذرید.

فیلم واکنش های کوتاه مهناز افشار، سحر دولت شاهی و محمدرضا فروتن پس از اکران «متروپل» را در «تابناک» مشاهده کنید

– از حواشی جالب روز چهارم حضور سید محمد غرضی کاندیدای ریاست جمهوری در برج میلاد بود که سوژه عکاسان و خبرنگاران شد و از او خواستند روی استیج برود و علامت پیروزی نشان دهد و … که غرضی نیز کاملاً همراهی می کرد!

اختتامیه بخش بین الملل با چراغ خاموش!

مراسم اختتامیه بخش بین الملل سی و دومین جشنواره فیلم فجر، عصر امروز پانزدهم بهمن ماه ساعت 18:30 در هتل پارسیان اوین برگزار می شود. کارگردانی این برنامه توسط منوچهر شاهسواری انجام می شود. علیرضا شجاع نوری مدیر بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر، اجرای این مراسم را برعهده دارد، همچنین سامان احتشامی قطعاتی از موسیقی ایرانی را با پیانو اجرا می کند.

این مراسم با حضور حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی، مهمانان بخش بین الملل و برخی از اهالی رسانه برگزار خواهد شد. در مراسم اختتامیه بخش بین الملل سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، جواز بخش سینمای سعادت، بهترین فیلم آسیا و جوایز بخش جام جهان نما اهدا خواهد شد. از بسیای از رسانه ها برای پوشش این رویداد همچون افتتاحیه بخش بین الملل دعوت نشده است.

نامه جیرانی برای آشغال های دوست داشتنی

فریدون جیرانی خواستار نمایش «آشغالهای دوست داشتنی» محسن امیریوسفی در جشنواره‌ی فیلم فجر شد. او در نوشتاری با عنوان «ما که پیر شدیم،برای جوان‌ها فضای گفت‌وگو ایجاد کنید.» نکاتی را مطرح کرد. در یادداشت این کارگردان که ایسنا منتشر کرده، آمده است: «از وقتی که فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» را در خانه‌ی کارگردان دیدم تا امروز سه‌شنبه 15 بهمن ماه فکر می‌کردم چه مطلبی بنویسم که شکل احساساتی و صرفا تعریفی پیدا نکند و از منظری دیگر به فیلم بپردازد. منظری که بتواند به نمایش فیلم در فرصت باقی مانده در جشنواره‌ی فجر کمک کند. منظری که به نظرم رسید، تحلیل نسل تازه‌ی فیلمسازی است. نسلی که در 8 سال گذشته آمده است. نسلی که من می‌گویم نسل پنجم فیلمسازی که امیریوسفی یکی از این نسل‌ است.

دانستن مشخصات این نسل درک «آشغال‌های دوست‌داشتنی» را برای ما راحت‌تر می‌کند و تحملش را مهم‌تر. ا ین نسل از نظر فکری به روشنفکران عرفی نسل دوم فیلمسازی و تفکر برخی فیلمسازان عرفی نسل سوم نزدیک است. یعنی همان نگاه انتقادی آن‌ها را به محیط پیرامونش دارد اما «آرمان» آن‌ها را ندارد.

آن‌ها یعنی روشنفکران عرفی نسل دوم از دل رشد آرمان خوانی نسل سیاسی دهه 40 بیرون آمد و تحت تأثیر آرمان این نسل سیاسی، فیلم ساخت. ولی این‌ها یعنی نسل پنجم، از دل شکست همان آرمان‌خواهی در انتهای دهه شصت بیرون آمد و تحت تأثیر گفتمانی قرار گرفت که در دهه 70 به گفتمان غالب روشنفکر جهانی تبدیل شد، گفتمانی که اینجا هم تفکر جریان روشنفکری و نسل سیاسی جدید را عوض کرد.

اگر قهرمان فیلم روشنفکر عرفی نسل دوم آدم زخمی تک افتاده‌ای بود که در اعتراض به نابرابری‌های اقتصادی، جانش را از دست می‌داد و روحیه خشن و عصبی ماهیت این آدم تک افتاده‌ی زخمی را تشکیل می‌داد. در این نسل یعنی نسل پنجم برعکس بود.

مسعود کیمیایی همچون داریوش مهرجویی گریخت!

 

قهرمان این نسل فردی شد که فردیتش از دست رفته و لطمه دیده آن هم در شرایط بهم ریخته اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی. دفاع از این فردیت از دست رفته جایگزین آن اعتراض شد. گرچه در تفکر این نسل نابرابری‌های اقتصادی در له شدن این فردیت نقش محوری داشت اما اعتراض اصلی‌اش به این نابرابری نبود. دفاع از این فردیت به فرهنگ تحمل رسید به جای آن فرهنگ خشونت که این فرق اصلی فکری نسل پنجم با نسل دوم بود. در تفکر این نسل صلح و گفت‌وگو جای جنگ و مجادله نشست و استدال و منطق در گفت‌وگو جای فحاشی و هتاکی. این نسل مصحلت اندیشی نسل‌های قبلی را کنار گذاشت و بی‌پرواتر به دغدغه ذهنیش نزدیک شد و صراحت شد ویژگی لحن بیان سینمایی‌اش.

 

حالا در «آشغال‌های دوست داشتنی» این بی‌پروایی در طرح موضوع صراحت در بیان هست اما نه با قهرمان زخمی تک افتاده معترض بلکه با یک مادر. مادری که مجبور می‌شود با شوهر، پسر و برادرش که مرده‌اند و تبدیل به قاب عکس روی تاقچه شده‌اند و عکس پسر دیگرش که در خارج است حرف بزند. هر عکس یک تفکر را نمایندگی می‌کند این تفکرات در تاریخ ایران جریان‌ساز بوده‌اند. صحبت مادر با این عکس‌ها به صحبت با تاریخ تبدیل می‌شود و مادر عکس‌ها را مجبور می‌کند که با هم حرف بزنند. حرف زدن این تفکرات با هم از مجادله به گفت‌وگو و سرانجام تفاهم و آشتی می‌رسد که اسمش را می‌شود آشتی ملی گذاشت.

 

می‌توان با سازنده این اثر برخورد سلبی کرد، فیلمش را بایگانی کرد و خودش را خانه‌نشین. می‌توان او را حامی و طرفدار فتنه خواند و فضایی پر از سوءتفاهم پیرامون فیلم ایجاد کرد، فضایی که خواست همه خارج‌نشینان مخالف نظام است. چون آن‌ها معتقدند از دل چنین برخوردی ممکن است مهاجرتی شکل بگیرد و منتقدی تبدیل به مخالف شود و آن‌ها امکان بیشتری برای تبلیغ علیه نظام پیدا کنند.

 

سوال می‌کنم: اگر ما به فیلم معمولی «گربه‌ها…» اجازه نمایش داده بودیم فیلمسازش می‌توانست در خارج از ایران ژست دیگری بگیرد؟ یا اگر چند سال قبل فیلمنامه برخی از فیلمسازان را رد نمی‌کردیم و می‌گذاشتیم آن فیلمنامه تبدیل به فیلم شود فیلمسازش مهاجرت می‌کرد؟ فقط سوال کردم، قصد دفاع از فیلمسازان مهاجر را ندارم.

 

پیشنهاد می‌کنم به جای این برخورد سلبی در حاشیه همین جشنواره در سالن مطبوعات با نمایش فیلم عین گفت‌وگوی داخل فیلم، داخل سینما فضای گفت‌وگو ایجاد کنیم. فضای گفت‌وگو بین این نسل که منتقد است نه مخالف با نسل همسن خودش که درست در نقطه مقابلش قرار گرفته است. نسلی که نگران انحراف سینما از مسیر انقلاب است، نگران رشد تفکرات انحرافی در سینماست.

 

نسلی که خودش هم معترض به نابرابری‌های اقتصادی و فساد ناشی از این نابرابری است. نسلی که باورهایی دارد و باورهای این نسل منتقد را قبول ندارد. حالا اگر این دو نسل در سالن سینما رودرروی هم قرار گیرند و به جای مجادله در روزنامه‌ها و فضای مجازی سر باورهای خود به گفت‌وگو بپردازند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

 

جواب من مشخص است، مسلما این گفت‌وگو برای سینما و نظام بسیار مثبت خواهد بود. ما که پیر شدیم این گفت‌وگوها را ندیدیم اما این دو نسلی که در بالا به آن اشاره کردم هر دو جوانند و در جامعه وزنی دارند و باید به تحمل همدیگر عادت کنند و به حذف یکدیگر نیندیشند. اگر این دو طرف به تحمل یکدیگر برسند، فضایی انتقادی در جامعه نهادینه می‌شود. در فضای نهادینه شده انتقادی اظهار نظر درباره فیلم‌ها شکل طبیعی پیدا خواهد کرد.

 

با توجه به سخنرانی رئیس سازمان سینمایی در مراسم افتتاحیه که روی گفت‌وگو به جای مجادله تأکید کرد، از آن‌ها می‌خواهیم بدون نگرانی امکان چنین نمایش و گفت‌وگویی را برای فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» فراهم سازند. این گفت‌وگو می‌تواند مقدمه‌ای باشد برای گفت‌وگوهای بعدی میان جریان‌های مختلف داخل سینما.»

ح.م

این سایت توسط سید حسن موسوی کیاسری با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه های خبری فعالیت می کند

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

enemad-logo