بهشت مادران، زیرپای زمین خواران

افسوس که دربسیاری از موارد این مسئله در لابهلای مشکلات سیاسی و اقتصادی کشور گم میشود و فرصت برای آن دسته از افراد و گروههایی که از قدرت و ثروت برخوردارند، فراهم میشود تا هرآنقدر که توان زیرپا گذاشتن قانون را دارند، به حقوق و منابع ملی تجاوز کنند و آن را به تصرف خود درآورند.
ماجرای جنگل خواری و کوه خواری در مناطق شمالی کشور نمونه بارزی از این مسئله است که حتی موجب واکنش رهبرمعظم انقلاب نیز گردید و ایشان با هشدار جدی به مسئولان ذی ربط تاکید داشتند که« با تعدی به جنگلها حتی به بهانه ساخت حوزه علمیه مقابله کنید».
این هشدار رهبری امیدها را زنده کرد تا بلکه به بهانههای مختلف مراتع و جنگلهای دست نیافتنی به عنوان میراثی ملی به تاراج نرود. اما شگفتا که دست اندازی به حقوق مردم اینبار نه درکوهها و جنگلهای شمال، بلکه درون پایتخت و در جلوی چشمان ساکنان شهر درحال رخ دادن است و چشمهای مسئولانی که باید نظارت کننده باشند، آن را نبینند!.
اخیراً پارک “بهشت مادران” واقع در بزرگراه حقانی تهران با قدمتی بیش از نیم قرن، مورد توجه زمین خواران قرار گرفته است. این پارک جنگلی پس از انقلاب به صورت پارک شهری مورد استفاده قرار گرفت و درحال حاضربه عنوان پارکی اختصاصی برای رفاه بانوان محسوب میشود. درکمال ناباوری درحضور ساکنان این محل زمینخواران با سرعتی خیره کننده اقدام به انجام عملیات ساختمانی و گودبرداری کردهاند و بخش قابل توجهی از این پارک را(۱۳۰۰ مترمربع) به تملک غیرقانونی خود درآوردهاند. گزارش تکمیلی این زمین خواری به زودی با درج مستندات تصویری و مشاهدات عینی اهالی در صفحه اجتماعی این روزنامه ارائه خواهد شد، اما فی الحال به چند شرح چند نکته بسنده میکنیم.
پس از گذشت چندین دهه از عمر انقلاب و توسعه سیستم اداری و نظارتی مدیریت شهری، چطور ممکن است که عدهای بدون هماهنگی و طی مراحل مختلف صدور مجوز ساخت، پا به مکانی بگذارند که جز بافت طبیعی شهر بوده و هیچ زمینه برای شخصی بودن آن وجود ندارد. آیا صدور مجوزها از سوی مراجع مسئول به صورت سلیقه ای و سفارشی پیگیری میشود یا براساس قانون اجازه ساختمان سازی در وسط پارک به برخی داده میشود؟
دراین قضیه آشکارا حقوق عمومی مورد تجاوز قرار گرفته و مشخص نیست دستگاههای مسئول چگونه و باچه صلاحیتی اجازه چنین امری را دادهاند. براساس قانون “اشخاصی که در برخی اراضی شهری مالکیت داشته و براساس تغییرات به وجود آمده آن مکان تبدیل به فضای عمومی گردیده، نمیتوانند اقدام تغییر کاربری نموده و نهادهایی همچون شهرداری موظفند به میزان ارزش واقعی ملک وجه نقد و یا معادل آن ملک را در مکانی دیگر به عنوان معاوض به آنها بدهند”.
نکته دیگر بحث توجه به سلامت و رفاه حال عمومی مردم پایتخت میباشد. چطور ممکن است مدام از بحران آلودگی هوای پایتخت به مردم هشدار دهیم که با خودروی شخصی تردد نکنند و در مقابل درختان کهن سال پایتخت را هر با به بهانهای قطع کنیم و بجای آنها برجهای چندین طبقه بسازیم که منافع عدهای سودجو و متخلف را تامین کنیم.
درحال حاضر باغشهرها در سراسر کشور در معرض دست اندازی برخی افراد فرصت طلب قرار گرفته که با گذر از فیلترهای قانونی منابع ملی را نابود میکنند.
اما موضوع اصلی نحوه برخورد و اعمال قانون از سوی مسئولان مدیریت شهری میباشد. اینکه چگونه مجوزها و پروانههای ساخت یکی پس از دیگری در بافتهای غیرقانونی صادر میشود و یا با دور زدن قانون و پرداخت جریمههای سوری اجازه گودبرداری به آنها داده میشود، ابهامی است که جامعه خواهان پاسخگویی از سوی مسئولان می باشند.
گله و تاسف مردم از این بابت است که نمایندگان آنها در شورای شهر هیچ نقش موثری را در پروندههای زمین خواری و دست اندازی به حقوق عمومی، ایفا نمیکنند و عملاً به یکی از بازوهای اجرایی شهرداری تبدیل شدهاند. اگر غیر از این است منتظر واکنش از سوی اعضای شورای شهر و دیگر نهادهای مسئول درصیانت ازقانون و حقوق عمومی هستیم.
منبع: روزنامه آفرینش