تخلف یک پزشک، شانتاژ صداوسیما و…

به گزارش شفا آنلاین،به نقل از روزنامه سپید عکاشه حقوق مردم و پزشکان را کاملا درهم تنیده توصیف کرد و گفت: «ما باید حقوق پزشکان و حقوق مردم را پابهپای هم مراعات کنیم، به طوریکه پزشکان زیادهطلبی نکنند و مردم هم فکر نکنند که باید حقوقی بیشتر از حق طبیعی خود طلب کنند که نتیجه این فکر، منجر به اتفاقات حاشیهای اخیر در رابطه پزشک و بیمار میشود.»
وی با تاکیدبر اینکه نباید تحت تاثیر فضای غالب قرار گرفت، اضافه کرد: «نباید اجازه دهیم که از اتفاقات تلخ اینچنینی، سوءاستفاده شود. بنده اصلا مایل نیستم که روند پیشرفت کشور تحت تاثیر این فضاسازیها قرار گیرد. ولی در عینحال از حقوق خودمان هم دفاع میکنیم.»
صداوسیما و وزیر بهداشت اجازه ندادند جامعه پزشکی از مقدسترین گروههای مرجع باقی بماند
رئیس انجمن جراحان ارتوپد ایران با طرح ادعای نقش متولیان حوزه بهداشت و رسانه ملی در خدشهدار شدن روابط بین پزشک و بیمار، تصریح کرد: «من فکر میکنم که اگر خود وزیر محترم بهداشت و صداوسیما این جو بیاعتمادی را بین مردم و پزشکان به وجود نمیآوردند، همیشه این قشر میتوانستند به عنوان یکی از مقدسترین گروههای مرجع برای مردم باقی بمانند.» غلامعلی عکاشه در پاسخ به این سوال که وزیر بهداشت و مهران مدیری، تا چه اندازه در تخریب اعتماد متقابل بین مردم و جامعه پزشکی نقش داشتهاند؟
به قصور بخشی از جامعه پزشکی نیز اشاره و خاطرنشان کرد: «شما میدانید که سالیانه در جادههای کشور حدود ۲۵ هزار نفر کشته میشوند، ولی جوی که ایجاد میشود، جوی نیست که در اثر آن تمام رانندگان را محکوم کنند.
به دلیل اینکه میگویند در حوزه رانندگی ممکن است این اتفاق بیفتد. اما اگر در حوزه روحانیت و پزشکی که هر دو حوزه مقدسی هستند و حضرت محمد(ص) از آنها به عنوان علم الادیان و علم الابدان نام برده است، اشکالی به وجود بیاید، بزرگنمایی آن بیشتر است.
اگر یک یا دو مریض در اثر سهلانگاری یا نادانی یا ناتوانی بعضی از پزشکان از دنیا بروند، شاید حتی اندازه آن ۲۵ هزار نفری که در اثر تصادف جان خود را از دست دادهاند، جو عمومی را آزرده کند. بنابراین همه تقصیر هم به گردن وزیر و صداوسیما نیست. هرچند سهم آنان خیلی بزرگ است، ولی به خود ما هم انتقاداتی وارد است.»
وقتی وزیر بهداشت در صداوسیما از تخلف یک نفر بگوید، آن یک نفر تبدیل به یک جامعه میشود
عکاشه رسانهای کردن مشکلات احتمالی موجود در یک جامعه آن هم بهوسیله یک مسئول رسمی را باعث بزرگنمایی کاذب آن مشکل دانست و خاطرنشان کرد: «این شکل گفتار از یک مقام رسمی و پخش آن از صداوسیما، تاثیر ماهوی در آن رفتارهای غلطی دارد که یک درصد جامعه پزشکی ممکن است به آن دچار باشند. یعنی اینکه وقتی اینصحبتها گفته شود، در اذهان مردم آن یک درصد ، مثلا تبدیل به نود و هفت درصد میشود. ضمن اینکه آقای وزیری که این حرفها را میزند، خودش قبل از وزارت، فعال بخش خصوصی بوده. یعنی ایشان که خود نسبت به شرایط آگاه است، نباید با تغییر موقعیت، شکل گفتار خود را نیز عوض کند.»
وی اضافه کرد: «ممکن است در جایی گفته شود که یک پزشک فلان کار خطا را انجام داده است، ولی همین حرف وقتی از صداوسیما پخش میشود، آن یک نفر تعبیر به یک جامعه میشود. یعنی چنین تصور میشود که «پزشکان» یا «جامعه پزشکی» آن کار خطا را انجام دادهاند.» وی نقش انجمنهای پزشکی در کشف و کنترل تخلفات را فراموش شده خواند و افزود: «اگر خطایی هم جایی اتفاق میافتد، بهتر است خود انجمنهای پزشکی اعلام کنند که این تخلفات در حوزه ما رخ داده است و خود ما آنها را تصحیح میکنیم.
چون به نظر من عباراتی مانند «زیرمیزی»، «تقلب» و «دزدی» وقتی از طرف یک وزیر مطرح میشود، آن وقت معانی آنها با «فحشا» هیچ فرقی پیدا نمیکند. اصلا به صلاح نیست که وزیر بهداشت کشور این حرفها را بگوید. ایشان میتواند ما را به دفتر خود دعوت کند و بگوید که مثلا این اتفاقات در حال وقوع است و شما باید از آن جلوگیری کنید. نه اینکه این حرفها را در تلویزیون مطرح کند. حالا بگذریم که ایشان نه تنها ما را دعوت نمیکند، بلکه خود ما هم که نزد ایشان رفتیم، راهمان ندادند.»
عکاشه در تشریح دقیقتر نقش صداوسیما در خدشهدار کردن وجهه جامعه پزشکی گفت: «متاسفانه نمیدانم به چه دلیلی اما صداوسیما از دوران قدیم در برابر جامعه پزشکی شمشیر را از رو بسته و تمام مشکلات و مسائل جامعه ایرانی را فقط منتسب به پزشکان میکند و این احساس را منتقل میکند که اگر یک پزشک، مرتکب کار خلافی نشود، دیگر همه مشکلات کشور حل شده است.
حرف و پیام صداوسیما هم برد اجتماعی خیلی بالایی دارد. همانطور که وقتی از دکتر قریب یک سریال میسازند، آن را مقدس میکنند، به همان ترتیب نیز وقتی یک پزشک را به عنوان دزد، خلافکار، ندانمکار و متقلب نشان میدهند، حداقل در افکار عمومی جامعه ایرانی تاثیر خود را خواهد گذاشت. همهجا انتقاد و طنز هست و از همه رشتهها صحبت به میان میآید، اما در یک چارچوب مشخص و ضمنا حق دفاع را به طرف مقابل میدهند.
وقتی سه چهار سال پیش هم یک جوی علیه پزشکان درست شده بود، من نامهای به آقای ضرغامی رئیس وقت صداوسیما نوشتم و از ایشان خواستم که در برابر حرفهای زده شده، به من هم اجازه داده شود که ده دقیقه در یک برنامه تلویزیونی از حق پزشکان دفاع کنم. آن زمان حداقل آقای ضرغامی یک جواب خوبی به نامه من داد و از طریق رئیس دفتر خود به من گفت که ما خودمان خواستههای شما را اجرا میکنیم، اگر قابل قبول نبود، آن وقت شما بیایید و شخصا صحبت کنید.
بعد از آن نیز جو تاحدی ساکت شد و من امیدوار بودم که در دوره جدید اوضاع بهتر شود. ولی متاسفانه اینبار به وسیله متولی درمان و حوزه سلامت که خود وزارت بهداشت باشد، یک جو بیاعتمادی درست شد و صداوسیما هم از این استفاده کرد و به این جو دامن زد.»
وی ادامه داد: «بنابراین بخشی از این جو بیاعتمادی، مربوط به عملکرد یک درصد از پزشکان است که در این هیچ بحثی نیست. اما بزرگنمایی این اعمال خلاف یا اشتباهی که در حوزه پزشکی وجود دارد، بهوسیله رسانههای گروهی و در رأس آنها صداوسیما انجام شد و بخش رسمی آن، وزارت بهداشت و درمان بود که در حقیقت بر جو ایجاد شده، صحه گذاشت و یک درصد را مترادف کرد با کل جامعه پزشکی.»
رئیس انجمن جراحان ارتوپد ایران در پاسخ به این سوال که آیا شما به وجود پدیدهای به نام زیرمیزی معتقد هستید یا نه؟ گفت: «بله تعداد بسیار کمی هستند که متاسفانه پولهای پنهانی دریافت میکنند ولی گاهی اوقات هم از واژه «زیرمیزی» به غلط استفاده میشود. زیرمیزی یعنی چه؟ منِ نوعی زیرمیزی نمیگیرم. من حق خودم را میگیرم و اتفاقا روی میز هم میگیرم. اگر کسی هم نداشته باشد، بخش درمان دولتی باید پاسخگو باشد.
من ۳۲ سال به رایگان برای این مردم کار کردهام. الان دیگه در بخش خصوصی هستم. یک بیماری من را انتخاب میکند، نزد من میآید و میخواهد که حتما من او را عمل کنم. بسیار خب. من براساس تعرفه میگویم حداقل دستمزدی که برای این عمل دریافت میکنم این میزان است. اگر داشته باشد که پرداخت میکند. ولی اگر نداشته باشد، اصلا نمیگیرم. ولی این درست نیست که یک تعرفهای تعریف کنند و بگویند از دارا و ندار اینقدر بگیر.»
این جراح و متخصص ارتوپدی با نامناسب خواندن تعرفههای تعیین شده برای بخشهای مختلف پزشکی گفت: «شما تصور کنید که آیا هرگز لازم بوده که برای چهرههایی نظیر ابوعلیسینا، دکتر قریب، دکتر فاضل و امثال این اساتید، تعرفه تعیین شود؟ بسیاری دیگر هم هستند که رویه مشابه داشته و دارند.
خود من زمانی که برایم تعیین نرخ میکنند، یعنی واقعا ارزش کار من را صفر میکنند. یعنی چه؟ شاید من دوست داشته باشم که از بیماری اصلا پول نگیرم. اما وقتی که برای ما نرخ تعیین میکنند، یعنی اینکه از همه باید طبق تعرفه وجه دریافت شود. یعنی اینکه اگر کسی واقعا نداشته باشد، باید براساس نرخ مصوب بپردازد و اگر بسیار متمکن هم باشد باید براساس همان تعرفه بپردازد. به نظر من این عدالت نیست.
حداقل در بخش خصوصی عدالت نیست. شما باور بفرمایید بعضی از بیمارانی که مراجعه میکنند، اگر بیمه هم نباشند، همین تعرفه را هم ندارند که بدهند. حالا وقتی که تعرفه مشخص میشود، یعنی از همه این مقدار بگیر. اگر از کسی نگیریم، میگویند که حتما ساخت و پاختی کرده است. مثلا در بخش خصوصی اگر پزشکی مبلغ تعرفه را به تشخیص خودش خواست از کسی نگیرد، ممکن است گزارش شود که این پزشک حتما قرار است خارج از آن مجموعه خصوصی از بیمارش پول بگیرد.
یعنی تا این اندازه عدم اطمینان هم بهوجود میآورد. من به صراحت میگویم. اگر کسی نداشت، از او نمیگیرم، حقالعملش هم میدهم، پول وسیلههایش را هم میدهم، به کارم افتخار هم میکنم و اصلا به عنوان یک پزشک باید این کار را بکنم. همانطور که سالها در بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، لرستان و دیگر جاها انجام دادهام.
هنوز که هنوز است وقتی مجروحین جنگ به مطب من میآیند، یک ریال پول نباید بدهند. از فرزندان آنها هم پول نمیگیرم.
هنوز من از افغانیها حتی اگر پولدار هم باشد پول نمیگیرم، بهخاطر اینکه معتقدم اینها در کشور ما مهمان هستند. هنوز اگر کسی پیش من بیاید و موقع معاینه ببینم که نوک جورابش سوراخ است، خودم روی پول گرفتن از او را ندارم و . . . . حالا وقتی با تعیین تعرفههای اینچنینی این جو از بین برود، این به آن معنی است که آن کسی که جورابش پاره است را هم نبین، آن افغانی را هم نبین، آن مجروح جنگی را هم نبین، چشمانت را ببند و مستقیم برو به سمت جلو و اینگونه عمل کن. به نظر من این دیگر پزشکی نیست. چون براساس تعریف اخلاق پزشکی نیست. اخلاق پزشکی خیلی بالاتر از اینهاست.»
من از وزیر شکایت دارم
وی ادامه داد: «خود من هر یکی دو ماه یک بار به روستایمان میروم. آنجا یک درمانگاه کوچک و یک مطب کوچک درست کردهام. وقتی هم که میروم، همه اهالی دهات و شهرستانهای اطراف هم متوجه حضور من میشوند.
حتی از اصفهان و شیراز و مشهد و جاهای دیگر هم بیماران به آنجا میآیند. مدتی که آنجا هستم شبانه روزی بیماران را به رایگان معاینه میکنم، داروهایشان را هم میدهم و غذایشان را هم میدهم.
این یک بخش از کار من است و وظیفه خودم میدانم. اما در بخش دیگری از کارم وقتی من در مطبم در خیابان تخت طاووس نشستهام، ادکلن و کراوات هم زدهام و یک بیماری هم با بنز ۲۸۰slc مراجعه میکند، آیا باید با او هم مثل همان بیمارانم در روستا برخورد کنم و آنها را هم به رایگان درمان کنم؟؟ مسلما من این کار را نمیکنم. مسلما نباید این کار را بکنم.
اتفاقا اگر من بین این و آن فرق نگذارم، این است که اخلاق نیست. من اگر نتوانم از این کسی را که داراست و با میل خودش مرا برای درمان در مطب خصوصیم انتخاب کرده دستمزدم را بر اساس استاندارد درست و معقول دریافت کنم، آنوقت نمیتوانم آن کسی که تشخیص میدهم امکانات مالی ندارد به رایگان درمان کنم.
درصورتی که درمان آن شخص کمبضاعت براساس انسانیت و مسلمانی و رسالت پزشکی وظیفه من است.» وی در پایان گفت: «متاسفانه بعضیها با نادیده گرفتن این حقایق، یک جو بیاعتمادی بین مردم و جامعه پزشکی بهوجود آوردند و اگر روزی یک مقام مسئولی از من توضیح بخواهد، من خواهم گفت که مسئول این جوی که ایجاد شده، وزیر بهداشت است و من از ایشان نه تنها گله دارم، بلکه شکایت دارم.»