چندی پیش زن جوانی در حالی که بشدت نگران بود با مراجعه به مأموران پلیس فتای مازندران با شکایتی خواستار پیگیریهای مأموران برای شناسایی و بازداشت یک مزاحم در فضای مجازی شد.
وی درباره شکایت خود ادعا کرد: مدتی است که ناشناسی با فرستادن نوشتههای عاشقانه برایم ایجاد مزاحمت میکرد تا اینکه احساس کردم کار او زندگی ام را مختل کرده است.
وی ادامه داد: مدتی سعی کردم با بیاعتنایی شرایط را طوری پیش ببرم که او از نوشتنهایش خسته شده و مرا به حال خود رها کند اما انگار او کاری جز نوشتن برای من نداشت. وقتی وضعیت را اینگونه دیدم تصمیم گرفتم جوابی به او بدهم تا او دست از نوشتن بردارد. اما انگار همه کارهایم برای منصرف کردن وی جواب عکس میداد.
بدین ترتیب موضوع را با شوهرم در میان گذاشتم و از وی کمک خواستم. او پیشنهاد داد تا با تهدید به شکایت نویسنده ناشناس را مجاب کنیم دست از مزاحمتهایش بردارد اما باز هم نتیجهای حاصل نشد و این بار او گستاختر از قبل تهدید کرد اگر به خواستهاش تن ندهم عکسهایم را از شبکه وایبر برداشته و در فضای اینترنتی منتشر خواهد کرد. زن جوان در ادامه افزود: وقتی وضعیت را اینگونه دیدم به پیشنهاد شوهرم نزد پلیس آمدم تا از آنها کمک بگیرم.
با توجه به این اظهارات و نشانیهایی که زن جوان در اختیار کارآگاهان فتای مازندران قرار داده بود آنان تجسس در فضای مجازی را برای بهدست آوردن ردی از نویسنده سمج در دستور کار قرار دادند.
مأموران در جریان بررسیهای خود رد نویسنده ناشناس را در یکی از شهرهای اطراف ساری مرکز استان مازندران بهدست آورده و محل زندگی او را به محاصره خود در آوردند.
شخصی که اقدام به اخاذی و مزاحمت از طریق شبکه اجتماعی وایبر میکرد، توسط کارآگاهان جرایم رایانهای پلیس فتای استان مازندران دستگیر شد.
سرهنگ احمدرضا رستمی رئیس پلیس فتای استان مازندران در تشریح این خبر گفت: پس از شناسایی مزاحم اینترنتی، مأموران و کارآگاهان با دستور قضایی وی را که مهدی نام دارد در یک عملیات هماهنگ در اطراف یکی از شهرهای استان دستگیر کردند.
وی در تحقیقات فنی و پلیسی ابتدا سعی میکرد خود را بیگناه جلوه داده و مسیر تحقیقات مأموران را به گمراهی بکشاند اما هنگامی که با ارائه دلایل و مستندات پلیسی و غیر قابل انکار روبهرو شد اعتراف کرد: زن جوان از مدتها پیش برای آموزش موسیقی نزد من میآمد. در جریان تدریس درس موسیقی به او علاقهمند شدم اما قادر نبودم حرف دلم را بزنم بنا بر این به فکر افتادم تا از طریق فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی به او ابراز علاقه کنم.
ابتدا از روی شماره تلفن همراهش در شبکه وایبر برای او چندین پیام عاشقانه فرستادم اما او جوابی نداد به همین دلیل با سماجت به تلاشهای خود ادامه دادم تا اینکه او تهدید به شکایت کرد. باتوجه به شناختی که از او داشتم و از طرف دیگر به دلیل آنکه شماره تلفن همراه مورد استفاده من ایرانسل بود و نام من در هنگام خرید ثبت نشده بود گمان میکردم هرگز ردیابی نخواهم شد اما نمیدانم پلیس چگونه محل زندگیم را شناسایی و مرا دستگیر کرد.
با توجه به این اعترافات استاد موسیقی با تشکیل پرونده ای در اختیار بازپرس رسیدگی کننده به پرونده قرار گرفت و با صدور قرار قانونی روانه بازداشتگاه شد.